درحالیکه قوانین پرداخت، لالیگا را خالی از ستاره کرده است، در فوتبال ایران هر روز اخبار جدیدی از پیشنهادات نجومی شنیده میشودتیم صنعتی، اسمِ رمزِ فریب
امیرعباس زمانیان – خبرنگار: فصل نقل و انتقالات، تکراریترین فصلِ فوتبال ایران است. نه از این جهت که هرسال، 2 مرتبه تکرار میشود؛ بلکه داستانهای تکراریاش، روز بهروز، هفتهبههفته و سال به سال، بیشتر میشوند. داستانِ تکراریاش هم در این اوضاع اقتصادیِ خراب که خرد و کلان مملکت را تحت تاثیر قرار داده است، هر روز جالبتر از دیروز میشود.
کافی است خبرهای این چند روز گذشته را مرور کنید. «تیم ب» پیشنهاد چند 10 میلیارد تومانی را به بازیکن «تیم الف» داده و درحالیکه «تیم الف»، صورتش را با سیلی سرخ نگه داشته، باید با جیب خالی، ستاره فصل گذشتهاش را وادار به ماندن کند. هفته گذشته، بمب خبری در فوتبال جهان به صدا درآمد و دنیا، تحت تاثیر ترک بارسلونا توسط لیون مسی قرار گرفت. دلیلِ آنکه لیون مسی پس از 21 سال، وادار به ترکِ باشگاه کودکیاش میشود تا نسلِ بازیکنان تک باشگاهی به پایان برسد، چیزی نیست جز «قوانین پرداخت»!
شاید فوتبال ایران با این ترکیب دوکلمهای بیگانه باشد، شاید اصلاً واژهای به نام «قانون» در فرهنگ لغت فوتبالی ایران، نایاب باشد، اما در همین فوتبال، قانون فقط سهمِ پرسپولیس است و بس. اصلاً، گویی قانون را برای متوقف کردن قطار پرسپولیس نوشتهاند. تعارف که نداریم، «تیم الف» پرسپولیس است و «تیم ب» سایر تیمهایی که در فوتبال ایران، لقب خصولتی را یدک میکشند و گویی پیش از ورودشان به بازار نقل و انتقالات، رمزِ پول بینهایت را وارد کردهاند. تیمهایی که زیر نظر شرکتهای دولتی هستند اما هرکجا برایشان سود داشته باشد یا بهانهای برای فرار رو به جلو نداشته باشند، خصوصی میشوند و روز دیگر، همان دولتی باقی میمانند.
تیمی که حضورش در لیگ برتر، از 2 سال تجاوز نمیکند، پیشنهاد 17 میلیارد تومانی به بهترین بازیکن فصل گذشته پرسپولیس میدهد و تیم دیگر که تا آخرین روز، با سکههای لای گز و روشهای مشابه در کورس قهرمانی پا به پای پرسپولیس آمد، با باشگاه ثالث مذاکره میکند تا با چند صد هزار یورو بیشتر، تیم رقیب را تضعیف کند. قصدشان جز تضعیف پرسپولیس نیست! باور کنید… چه دلیلی دارد یک تیم فوتبال، آقای گل فصل گذشته لیگ برتر را در اختیار داشته باشد و به دنبال مهاجم سایه تیم رقیب برود؟ آنهم در شرایطی که حفظ آقای گل، کمترین اهمیت را برایش دارد.
پیشنهادهایشان هم که علی برکت ا…، هیچکدام از 10 میلیارد تومان پایینتر نیست. همین هفته گذشته، صحبت از تصویب قانونی برای «تعیین سقف قرارداد در فوتبال ایران» به گوش میرسید. قانونی که صدالبته درگذشته نیز بارها و بارها به مرحله اجرا درآمده است؛ اما نه در جهت منافع تیمهایی خاص. بازیکن ریز و درشت هم برایشان تفاوتی ندارد. در کنار مبلغ قرارداد، به بازیکنان، حواله و سهامِ شرکتهایشان را اهدا میکنند و آخر فصل نیز چیزی جز شعارهای پوپولیستی نصیبشان نمیشود.
این وسط یک تیم دیگر نیز هست که اگر صد دور، دور دنیا را بگردند، بازهم اندرخم همان کوچه «وَ زیرِ پرسپولیس» باقی میمانند. همان تیم آبیپوش که از صغیر و کبیرش، شبها با کُری خوانیهای زرد علیه پرسپولیس به خواب میروند و صبحها نیز با همان زمزمهها، روزشان را آغاز میکنند. آنها فصل گذشته، رضایتنامه محمد نادری را به قیمت گزاف پرداخت کردند و آخرِ این فصل نیز او را به عنوان یک بازیکن آزاد، تحویل فوتبال ترکیه دادند. الحق و الانصاف که مدیر برنامهها یا بهعبارتیدیگر، دلالهای حاضر در فوتبال ایران، خوب عرصهای را برای سواری گرفتن انتخاب کردند. گیتارنواز بدقولشانهم که قرار بود در جشن پنجمین قهرمانی متوالیِ ارتش سرخ، گیتارش را بنوازد، پس از اسطوره شدن در فضای مجازی، بر سر اختلاف دو میلیارد تومانی، گیتارش را برای جشن خداحافظی از استقلال کوک میکند. نقلِ بازارگرمی است! وگرنه آنکس که نمیداند ارسلان مطهری حتی از تیمهای لیگ دسته دوم قبرس نیز پیشنهاد ندارد، خواجه حافظ شیرازی است.
این وسط، پرسپولیس قربانی است که باید پس از 5 قهرمانی متوالی در لیگ برتر ایران، نگرفتنِ حتی یک ریال بابت حق پخش، تجربه 2 مرتبه نایب قهرمانی آسیا و جیبِ خالی، به دنبال اسپانسر بگردد و برای کمکهای مردمی، شماره حساب اعلام کند. بیشتر شبیه به شوخی است، داستانِ تکراری فصل نقل و انتقالات در فوتبال ایران. دلالان جولان میدهند و تیمِ قهرمان برای حفظِ ترکیبِ گذشتهاش نیز به چالش میخورد.
به لالیگا بازگردیم، جایی که هنوز هم در شوک از دست دادن لیون مسی است. اما سفتوسخت، روی قوانینش پافشاری کرده و کمکم، خالی از ستاره میشود. سرخیو راموس به پاریس، لیون مسی هم همینطور، رافائل واران در منچستر یونایتد و ستارگانی که یکی پس از دیگری، از فوتبال اسپانیا کوچ میکنند و لالیگا، پس از رونالدو روز بهروز، خالیتر از ستاره میشود. در رابطه با خروج لیون مسی از بارسلونا، نمیتوان به قطع اظهارنظر کرد اما برخی منابع از این مورد صحبت به میان میآوردند که «لیون مسی، حتی اگر صد درصد قراردادش را به بارسلونا نیز تخفیف میداد، نمیتوانست در پیراهن بلوگرانا باقی بماند.»
در این میان، پروژه موقتاً شکستخورده سوپر لیگ نیز بی تاثیر نبوده اما آنچه مشخص است، داشتنِ لیون مسی، حتی اگر 150 میلیون یورو نیز دستمزد بگیرد، چندین برابر بیشتر از ضررش، منفعت به همراه دارد. سیل اسپانسرهاست که به سمت فرانسه سرازیر میشود و در عرض چند ساعت، میلیونها پیراهن به شماره لئو در فروشگاههای رسمی پاریس به فروش میرود. چرخش مالی در فوتبال فرانسه، از این پس سر به فلک خواهد کشید و لالیگا نیز بیشترین ضرر را متحمل خواهد شد. آیا شما حاضرید الکلاسیکویی که در آن، نه نیمار هست، نه لیون مسی، نه اینیستا، نه سرخیو راموس و نه کریستیانو رونالدو را تماشا کنید؟ قطعاً اگر پاسختان مثبت هم باشد، دیگر حاضر نیستید برای تماشای این دیدار، هزینه گرانقیمتترین بلیت را پرداخت کنید.
اما فوتبال ایران چطور؟ تیم قهرمانش آه ندارد که با ناله سودا کند و تیمهای به اصطلاح صنعتی، با بودجه بینهایت به دنبال اغوا کردن بازیکنانش هستند. هرکس را هم که سراغ داشته باشید، همچون کفتاری گرسنه، به دنبالِ کندنِ لقمهای نان از کنارِ پرسپولیس است. یکی به اسمِ پرسپولیس، بازارگرمی میکند تا در فضای مجازی تبلیغ کند، صداوسیمایش حتی یک ریال هم حق پخش نمیدهد، صفحاتِ هواداری در فضای مجازی که باور کنید از سم هم برای تیم خطرناکتر هستند، فیلمهای بارگذاری شده روی یوتیوب را به هزاران روش غیرقانونی، بارگذاری میکنند تا اندک درآمدِ ممکن از این طریق نیز بر باد رود و دیگری هم پیش از رونماییِ لباسهای رسمی تیم، شبیهِ آن را در کوچه و خیابان به قیمت گزافتر میفروشد تا این راه از بازاریابی را نیز بر باشگاهِ بیپولش ببندد.
این روزها، در این فصلِ تکراری، فوتبال ایران بیقانونترین روزهایش را سپری میکند. هرکسی هم بهنوبه خود، سهم خواه است و همواره مدعی. سکههای لای گز هم که هرگز اجازه ورود به قراردادها و بررسی بودجه تیمهای رقیب را نخواهد داد. اما از حق نگذریم، باید در انتها، خسته نباشید گفت به جامعه پرسپولیس، از هوادارِ وفادارش گرفته تا بازیکن، کادر فنی و کادر مدیریتی که به بهترین نحو، در این جنگِ نابرابر با تیمهای خصولتی، هرگز نخواهند گذاشت آرزوی ششمین قهرمانی متوالی، بر باد رود.