کمیته انضباطی، اعتراض یحیی را دید و محروم کرد اما درگیری برخی مربیان در کنار زمین را ندیده، فراموش کردتبعید یادتان رفت!
ابراهیم فتاحی – خبرنگار: یحیی گلمحمدی، فعلا برای یک جلسه از همراهی پرسپولیس بر روی نیمکت محروم شده است. در فوتبال ما «همه چی آرومه» و «ما چه قدر خوشبختیم». وصله ناجور این پرسپولیس است که فعلا نمیشود با آن کاری کرد، اما همین وصله ناجور خودش را با وصله و پینه سرپا نگه داشته است. خدایی ما پرسپولیسیها خیلی پر رو و پوست کلفت هستیم. هر کسی جای ما بود، با این داستانهایی که یکی پس از دیگری پیش میآید، سرش را میگذاشت روی زمین و تمام. زبانم لال و چشمشان کور.
فعلا که از معجزات پرسپولیس این است که باختنش هم خیر و برکت است برای بعضی. کور را بینا میکند و در چنین مواقعی، لال را سخندان و مُرده را هم زنده. واقعا که یاللعجب!
بله، این جا همه چیز آرام است و همه خوشبختند اگر این وصله ناجور نبود که خودش وصله و پینه شده است و وسط این وصله و پینهها یکی از ناجورهایش، همین یحیی گلمحمدی است که گویی مثل برانکو به هیچ صراطی مستقیم نیست. البته هر کدامشان یک جور. قیاس مع الفارق هستند که نقطه مشترکشان شده است قهرمانی پرسپولیس.
حالا باید دید با این وصله ناجور چه باید کرد و « این چقدر خوبه که تو (کمیته انضباطی) کنارم هستی». اگر نبود داوری که خطای منجر به اخراج بازیکن استقلال را نبیند، خطای دروازهبانش هنگام زدن پنالتی را نگیرد و کمیتهای که حکم بدهد، چه کسی باید آب را همانجایی میریخت که میسوزد.
واقعا خدا را شکر که شماها هستید.
*فغانی و کمیته انضباطی خوب میبینند، ما توهم زدهایم
حکم یحیی گلمحمدی صادر شد. تا ما تازه متوجه بشویم آن چه از دیگر مربیان در این فوتبال میبینیم، توهم ما است و از این اتفاقات اصلا در فوتبال ما روی نمیدهد. اگر هم چشمهای ما چیزی دیده است. اگر توهم نباشد، خطای دید است. شاید مشکل از ساقی لامروت باشد. نمیدانم. بالاخره اشکال فقط از پرسپولیس است.
اگر مشکل از پرسپولیس نباشد چه دلیلی دارد که مثلا یک داور در سطح علیرضا فغانی همیشه عالی باشد. در جام جهانی آن قدر خوب سوت بزند که VAR، انگشت به لنز بماند، بعد قبل و بعد جام جهانی همین داور بنده خدا در دربی دچار مشکل بشود و مرتب اشتباه کند و عملکردش زیر سوال برود؟ خب معلوم است که مشکل باید از پرسپولیس باشد. او حدود ۱۰۰ روز قبل جامجهانی برای دربی سوت زد. اواخر بازی باید بازیکن استقلال را اخراج میکرد که ندید. یک پنالتی هم باید برای پرسپولیس اعلام میکرد که نکرد. حالا درباره آن مورد بین علما بحث بود ولی ۷۰ روز بعد از جام جهانی را چه بگوییم؟ فغانی که در جام جهانی به آن خوبی سوت زد در اولین دربی بعد از آن جام باز هم خطای منجر به کارت زرد دوم سهرابیان روی نعمتی و پنالتی منتظری روی علیپور را ندید. این که فغانی در هر دربی از اخراج یک بازیکن استقلال و اعلام خطا برای گنالتی به سود پرسپولیس صرفنظر میکند که تقصیر او نیست. مقصر پرسپولیس است. فغانی بعد از آن دربی قبلی دیگر دربیها را سوت نزد تا همین پنج شنبه ای که گذشت و باز در صحنهای که باید بازیکن استقلال اخراج میشد حتی کارت زرد نداد و روی ضربات پنالتی، خطای دروازهبان استقلال را اعلام نکرد.
*همه چیز تقصیر پرسپولیس است، همه گردن یحیی
حالا نوبت کمیته انضباطی رسیده است. وه که چه برخوردی کردند با تنها مربی معترض فوتبال ایران! این کارهایی که دیگر مربیان انجام میدهند خواب و خیال ما است. یاد دیالوگ خوب حمید فرخنژاد در فیلم گشت ارشاد ۲ افتادیم. همه چیز تقصیر پرسپولیس است. همه چیز گردن یحیی است. این پرسپولیس همه را خسته کرده است. معادلهها را به هم زده است. حساب و کتابها را به هم ریخته است. مسوولین بیکار نیستند که هرکاری بکنند و باز این پرسپولیس، سر خودش را بگیرد و کار ودش را بکند. این طوری که نمیشود. بالاخره این فوتبال برای خودش حساب و کتابی دارد. اگر قرار باشد همه چیز در زمین فوتبال معلوم شود که این همه آدم خارج از زمین فوتبال چه کنند؟ خودتان کلاهتان را قاضی کنید.
*محکمتر بزنید که پشیمان نشوید
یاد پیام صادقیان میافتم. یک برخورد کرد، محرومیتش به دَرَک، دیگر رهایش نکردند. آنقدر زانو روی خرخرهاش گذاشتند تا خفه شد. چه محرومیتی هم برایش بریده بودند. انگار قبل از او، هیچ کس چنان حرکتی نکرده بود. گویی بعد از آن هم کسی نبود چنان کند. فقط یک پیام صادقیان بود که آن را هم خفه کردند و کشتند و خلاص! آن قبلی ها و آن بعدیها هم خطای دید بود. توهم ما بود. امان از ساقی لا مروت!
خب اینها را نگوییم چه بگوییم؟ فوتبال ما همین است. اوج اخلاق و شرافت و اخلاقگراییاش این است. این داستانها از ندیدن های داوران نا دیدنهای کمیتههای اخلاق و انضباطی فقط با پرسپولیس تعریف میشود.
راستی خدای ناکرده این حکم کم نباشد. فقط دو جلسه؟ آن هم یک جلسهاش تعلیقی؟ یک وقت بد نباشد جلوی بچههای محل. آبو داری میکردید. ممکن است این دو جلسه، خاطر شما را ارام و دل بعضی را خنک نکند. شما را به خدا تعارف نکنید. فعلا که این پرسپولیس هست. یحیی هم هست. سر هایی به این خوبی برای شکستن. استفاده کنید ممکن است بعدا گیرتان نیاید.
*یحیی را پشت قله قاف بیندازید
یک وقت فکر نکنید شاکی هستیم از این حکم. گردنمان از مو باریکتر است. اصلا از مرحمت و لطف شما بود. شوخی نیست. واقعا میگوییم. بالاخره اعتراضی کرده است و تاوانش را میدهیم. مساتله اصلا این حکم نیست. داستان به احکامی مربوط است که باید صادر شود و نمیشود.حداقل حکمت ما که این را میگوید. حالا میخواهیم مطمئن شویم که همه چیز این فوتبال درست شده باشد. خدا را شکر دیگر در این فوتبال نابهنجاری نیست. یک یحیی بود که با آن هم برخورد شد. اگر کسی هم قبلا کاری کرده که برخورد نشده است یا خیالات ما بود یا از عدم درک حکمت این عدم برخورد. ما که میدانیم در آینده هم اتفاقات مشابه و شدیدتر روی میدهد و بار دیگر ما از حکمتی که در پی عدم برخورد اخلاقی و انضباطی است، سر در نمیآوریم. بیحکمتی ما را به بزرگواری خودتان ببخشید. مثل همان زمانی که دو بازیکن استقلال مشابه حرکت شیث و نصرتی را انجام دادند. یا وقتی که مشابه اتفاقی که خانزاده، بیرون ورزشگاه رقم زد را بازیکنی از استقلال مرتکب شد یا وقتی که بازیکنان تراکتورسازی در ورزشگاه به تماشاگر هجوم بردند یا هنگامی که به هوادار پرسپولیس و کاروان تیم در اصفهان آن گونه حمله شد و قص علیهذا!
می دانید این ها هم برای خودش امتحانهای الهی هستند. این یکی را اگر ما هم در مورد حکمتش ندانیم، شما هم نمیدانید تا روز حساب و کتاب اصلی وگرنه حساب و کتابهای دنیایی ما که شوخی است. هرچند شوخیهای شما اصلا مفرح نیست. فقط ای کاش همه با هم در امتحانهای بعدی سربلند باشیم. نه برابر هم بلکه برابر آن بالایی که دارد میبیند با پرسپولیس و هوادارش چه میشود. راستش را بخواهید ما فقط روی او حساب کردهایم. روی آن بالایی. حالا میخواهید سر بازیها، یحیی را آن بالا بفرستید یا نفرستید. گذشتهها که گذشت، انشاء الله در آینده کسی همین کار را کرد، شماهم همین کار را بکنید. خیلی هم مهم نیست جواب استینافخواهی پرسپولیس را چه بدهید. شما تکلیفی داشتید و باشگاه هم تکلیفی. پرسپولیس بخواهد برنده باشد که میخواهد، یحیی را پشت قله قاف هم بفرستید، کار خودش را میکند. میگویند؛ آب حیات را باید از همانجا جست. از همان چاهی که خورشید ار آن طلوع میکند.