یک جام که هیچ، یک فصل در تیمی دوام بیاورید، بعد زمین و زمان را بههم بدوزیدبادهای فصلی
شیوا دورانگر – خبرنگار: کسب جام و افتخار به عادتی شیرین در پرسپولیس تبدیل شده است؛ عادتی که نه ترک میشود، نه تکراری و بخش مهمی از ناخودآگاه سرخها را در برگرفته است. مانند نفس کشیدن، غذا خوردن، راه رفتن، پول درآوردن و همه کارهای روتینی که روزانه انجامش میدهیم. روانشناسان معتقدند وقتی انسانها دائما به چیزی فکر میکنند، در ضمیر ناخودآگاهشان ثبت میشود و بعد از آن به شکل خودکار انجام میگیرد. پرسپولیسیها هم آنقدر در این سالها برای قهرمانی جنگیدهاند که حالا به این خودباوری رسیدهاند که تحت هر شرایطی میتوانند قهرمان باشند و به این مهارت رسیدهاند که عادت به بردن را در خود تقویت کنند.
بنابراین عجیب نیست اگر میبینیم شاگردان گلمحمدی در یهوییترین سوپر جام تاریخ و حتی وقتی از آمادگی آرمانی بدور هستند، همچنان برای بردن جام انگیزه دارند. به قول حمید مطهری گویی قهرمانی در خون بازیکنان پرسپولیس است. و این فرق بزرگ پرسپولیس با تیمهایی است که بهجای تلاش برای پیشرفت، دنبال راهی برای توجیه ناکامیهای خود هستند.
تیمهایی که موفقیت در فوتبال را به داشتن ستارههای اسمی میبینند و با بریزوبپاش و دور زدن قانون دنبال جام هستند،اما بعد از هر ناکامی از دستهای پشت پرده و مهندسی نتایج حرف میزدند; مثل استقلالی که اول فصل با فکری تیم پرمهرهای را بست و آنقدر هزینه کرد که صدای نهادهای نظارتی را هم درآورد و دستور آمد که از دستمزد بازیکنان این تیم کاسته شود. اتفاقی که در حد حرف و شعار ماند تا امروز این تیم را با بحران مالی مواجه کند. جالب اینجاست که فدراسیون قبل از شروع فصل دوباره
قانون سقف بودجه را به اجرا درآورد و همچنین جذب بازیکن و مربی خارجی را ممنوع کرد. اما گویی این قانون فقط شامل حال پرسپولیس بود که با افزایش رقم قرارداد شجاع خلیل زاده و علی علیپور مخالفت شد تا این ۲ بازیکن قید ماندن در این تیم را بزنند. در صورتی که برخی تیمها با بازیکنان ایرانی خود به دلار قرارداد بستند یا آپشنهایی در نظر گرفتند که ازنظر ارزش با خود قرارداد برابری میکرد. استقلال به لطف هیات مدیره متمولش با ارقام نجومی توانست ستارههایش را راضی به ماندن کند. بهطوریکه بازیکنانی که رقم قراردادشان ۲ میلیارد تومان بود با ۷ و ۹ میلیارد تمدید کردند.و این تیم پرستاره که مجیدی در ابتدای حضورش آن را جزو بهترین تیمهای چند سال اخیر استقلال میدانست و میگفت با ۸۰ درصدشان کار کرده است، یکباره میشود تیمی بیکیفیت که دلالان بستهاند. تیمی که بعد از دستگیری رییس هیات مدیرهاش کفگیرش به تهدیگ خورده و توان پرداخت دستمزدهای نجومی بازیکنانش را ندارد. آن روزها که مدیران منتخب وزارتخانه برای استقلال مثل ریگ پول خرج میکردند همهچیز گلوبلبل بود، حالا که خبری از آن ریختوپاشها نیست همهچیز از چشم وزیر دیده میشود!
صرفنظر از اشتباهات مدیران استقلال، واقعیت این است که خود فرهاد مجیدی هم برای استقلال کم حاشیه ایجاد نکرده است. مربی که با هیچ مدیری نمیسازد و دائما در حال تنش با این و آن است. او هر جا که احساس کند در آستانه شکست خوردن از قبل برنامهریزی میکند تا ناکامیهای آینده خود را توجیه کرده باشد. او در فصلی هم که گذشت با حاشیهسازیهایش باعث ناکامی تیمش در فینال شد و چهبسا اگر با مدیریت دچار تنش نشده بود حالا داشتیم در مورد دومین دربی سوپر جام حرف میزدیم. البته که ترجیح فرهاد مجیدی این بود که با پرسپولیس روبهرو نشود.
یکی هم مثل رسول خطیبی که از هول حلیم، آلومینیوم را به بهانه کسالت رها کرد بعدازاینکه نتوانست تراکتوری را که مربی دیگری قهرمان کرده بود به جام برساند،بعد از باخت به همان شیوه نخنما شده به پرسپولیس حمله میکند تا ناکامیاش را توجیه کرده باشد. او میگوید دولت و وزارت ورزش در روزهای پایانی کارشان یک جام دیگر به تیمشان هدیه کردهاند!
تا سرپوش گذاشته باشد روی مشکلات تیمش و حواسها را از این موضوع که با کاپیتانهای تیمش به مشکل خورده است پرت کند. تکرار جمله تیم حکومتی آنقدر لوث و مسخره بود که حتی هواداران دو آتشه تراکتور هم از آن استقبال نکردند و کانالها و پیجهای هواداری این باشگاه شخص خطیبی و مدیریت باشگاه را عامل ناکامی تیمشان در سوپر جام معرفی کرده و معتقدند زمانی که گل محمدی تمرکزش را روی سوپر جام گذاشته بود، خطیبی تراکتور را رها کرده و در ستادهای انتخاباتی حضور داشت. نتیجه آن یک نمایش ضعیف از بازیکنان تراکتور مقابل پرسپولیسی بود که بدون دو ملیپوش مصدومش به میدان آمد. ولی خطیبی حتی مقابل تیمی که درست و حسابی تمرین نکرده بود و نفراتش خسته بودند هم استراتژی برای بردن نداشت و حتی نتوانست یک فرصت گل روی دروازه لک خلق کند. این مربی باید مدیون اخباری باشد که نگذاشت تیمش سنگینتر شکست بخورد.
شاید بد نباشد محض اطلاع خطیبی یکبار دیگر یادآوری کنیم که سوپر جام به خواست تراکتور بهجای اول فصل به آخر فصل موکول شد. اگر در جریان نیست میتواند از مدیران باشگاه سوال کند. یعنی در بدترین زمان ممکن برای پرسپولیس که ملیپوشانش در اردوی تیمملی بودند. اگر این اسمش حمایت است،کاش وزارت ورزش از همه تیمها به همین شکل حمایت کرد. جالب اینجاست که حتی وقتی میزبانی طبق قرعه به پرسپولیس میرسد سکوها به صورت ۵۰ – ۵۰ بین کانون هواداران ۲ تیم تقسیم میشود و درواقع طرح موزاییکی و حتی پخش تشویقهای ضبطشده هم مطلقا در اختیار پرسپولیس نبود. بهراستی مگر از این بهتر هم داشتیم؟ همهچیز باب میل خطیبی و تراکتور بود تا قهرمان شوند. حتی داور هم بارها در بازی از کنار خطاهای خشن بازیکنان این تیم گذشت اما در کمال سرمربی تراکتور با وارونه جلوه دادن حقیقت گفته است که همهچیز از نحوه برگزاری بازی تا داوری به سود پرسپولیس بوده است و در ادامه بیان داشته است که تاوانِ خصوصی بودن و شهرستانی بودن را میدهند.
البته با نخست حرفهای خطیبی موافقیم و همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد مقصر ناکامی برخی تیمها مدیرانی هستند که بیرویه هزینه کردند و تراکتور تاوان تصمیمات غلط زنوزی را پس میدهد که بهجای تیمداری دنبال شهرتطلبی بود و با خرید بازیکنان بیکیفیت خارجی، میلیون دلارها خسارت روی دست این تیم گذاشت و…
خطیبی یک روز از برادر شهیدش خرج میکند تا با مظلومنمایی روی رفتارش سرپوش بگذارد و حالا هم با گفتن اینکه به تیمهای شهرستانی ظلم میشود دنبال برانگیختن احساسات مردم تبریز است. اما آنها خوب میدانند که این رفتارها از روی تعصب به تیمشان نیست. اما هدف مربیانی مثل خطیبی از اینگونه رفتارها چیست؟ چرا هربار این مربی مقابل پرسپولیس قرار میگیرد اقدام به حاشیهسازی میکند؟
در بازی رفت فصل قبل او با تحریک کردن تماشاگران پرسپولیس کاری کرد که آنها به اشتباه علیهاش فحاشی کنند. در جریان بازی حذفی بعد از اعلام پنالتی به سود پرسپولیس در حرکتی مبتدیانه تیمش را بیرون کشید. اما هر بار کمیته انضباطی با این مربی مماشات کرد و خفیفترین جریمه را در نظر گرفت تا کار به اینجا برسد که خطیبی علنا سلامت مسابقات را زیر سوال ببرد و به دولت و وزارت ورزش انگ جانبداری از یک تیم را بزند؟
سوال اینجاست کمیتهای که مدعی است فضای مجازی را رصد میکند آیا اتهامات را نمیشنود؟روی سخنمان بیشتر از همه با شخص رضا جاودانی میباشد که مدعی است کمیته انضباطی بیطرفانه رفتار میکند که چیزی که بدون تعارف در عمل ندیدهایم. آیا این بار با کسانی که فوتبال را به تنش میکشند و سلامت مسابقات را زیر سوال میبرند برخورد خواهد شد؟ و از آن مهمتر اینکه وزارت ورزش تا چه زمانی میخواهد در مقابل اتهامات به خودش ساکت بماند؟