مقدمهچینی برای محرومیتهای سال بعد از همین حالا؟خط قرمز برای پرسپولیس، چراغ سبز برای خواص
کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال یکبار دیگر اقتدار خود را نشان داد و علیه بزرگ لیگ حکمی صادر کرد. شاید قرار است و دوست دارند اینطور فکر کنیم. فقط یک مشکل وجود دارد. اقتدار به این چیزها نیست. اصولا این قبیل کارها برای عدلیهچی جماعت نیست. اینکه بزرگتر یک محل را بزنی و خودی نشان بدهی، رسم قماش دیگری از آدمهاست که البته شاید بتوان روی انصاف آنها بیشتر حساب کرد.
تا اینجا حداقل در این حوزه نهتنها در فدراسیون عزیزیخادم شاهد حرکتی رو به بهبودی نبودهایم بلکه به نظر میرسد همهچیز بیمحاباتر اتفاق بیفتد. البته الان مشکل صدور این حکم اخیر نیست. حامد لک یک عکسالعملی داشت که طبق مقررات تبعات خاص خودش را دارد ولی توجه داشته باشید که گفتیم عکسالعملی داشت. یعنی عملی قبل از آن در کار بوده است. الان مساله ما مربوط به احکامی میشود که صادر نشده است و نمیشود. حتی مشکل این نیست که کمیته انضباطی منتظر یک اشاره از پرسپولیس است تا با سر برای صدور حکم بدود. چالش بر سر مصونیت نانوشته دیگران است. اصلا چرا مرتب بگوییم کمیته انضباطی؟ این کمیته که خارج از سیاست کلی فوتبال که فدراسیون متولی آن است حرکت نمیکند.
*مقدمهچینی برای محرومیتهای سال بعد از همین حالا؟
لابد اکنون باید خوشحال باشیم که حامد لک بازی با پیکان را از دست نداده است و محرومیتش تعلیقی است؟ این در حالی است که یحیی گلمحمدی هم یک جلسه محرومیت تعلیقی برای فصل بعد دارد. یکجورهایی مقدمات آماده است برای محرومیتهای فصل بعد. فصلی بعدی که اگر این جمعه اتفاق عجیبوغریبی روی ندهد، فصلی خواهد بود که باید در آن برای دبل هتتریک قهرمانی بازی کنیم. صد البته که آن دیگر به معنای واقعی، برای بسیاری غیرقابلتحمل خواهد بود. از همین حالا هم بیم آن میرود که در نقل و انتقالات شرایط به شکلی پیش برده شود که پرسپولیس را به شیر بییال و دم اشکم تبدیل کنند. به هر حالا مقدمه محرومیتهای سال بعد از همین حالا در حال فراهم شدن است.
*لطفا تبعیض رنگی را برای ما تعریف کنید
تعریف کلی تبعیض رنگی که در منشور سازمان ملل و چه در منشور بینالمللی فوتبال از قبیحترین امور دانسته شده، این است که جماعتی بر جماعت دیگری بر اساس رنگ پوست، قومیت، زبان، دین و باورها ارجح دانسته شوند. اگر چنین پدیدهای وجود داشته باشد. افراد دو بخش از یک جامعه از امتیازها، فرصتها و محدودیتهای برابر برخوردار نخواهند بود.
آیا ازنظر فدراسیون فوتبال ایران، عملکرد این فدراسیون در همین چند وقت اخیر بهگونهای بوده است که محدودیتها، فرصتها و امتیازها برای همه باشگاهها و تیمها برابر باشد؟
آیا هواداران همه باشگاهها میتوانند با مواد منفجره به اتوبوس تیمهای دیگر حمله کنند بدون آنکه برای باشگاههای آنها پیامد منفی داشته باشد؟ آیا هواداران همه تیمها میتوانند به صورت علنی هواداران دیگر تیمها را در شهر خودشان مورد تهدید قرار بدهند و آنها را به شکل وحشیانه کتک بزنند بدون آنکه برای تیم محبوبشان تبعاتی داشته باشد؟ آیا در همه شهرها مجاز است که مقامهای غیررسمی بگمارند تا علیه تیم میهمان فحاشی و توطئهچینی کنند، بدون اینکه برخوردی اتفاق بیفتد. آیا در همه بازیها اینطور خواهد بود که اگر میزبان تخلف کرد، میهمان هم از یک بازی خانگی محروم شود؟
خب اگر اینها برای همه مجاز است که هیچ، اعلام کنید همه تکلیف خودمان را بدانیم، ولی اگر مجاز نیست و فقط چند تیم خاص و ۲ شهر از این امتیازات برخوردارند و طبق قانون نانوشته بر دیگران برتری یافتهاند و از سوی دیگر هم فقط پرسپولیس قرار است قربانی باشد، لطفا بگویید این اسمش چیست اگر تبعیض نیست.
*پرونده شکایت عزیزیان از مظاهری چه شد؟
حامد لک، تعلیقی محروم شد ولی چرا کسی درباره ماجرای سعید عزیزیان و رشید مظاهری صحبت نمیکند. در آن پرونده هم که شاکی خصوصی بود. پرونده پاسکاری شد و سر آخر هم معلوم نشد چه شد. از وزارت هم که پاراف آمد رسیدگی شود ولی نشد. میگویند مظاهری دعوت هم شد ولی نرفت!
غریبه هم که شکایت نکرده بود. مربی استقلال از دروازهبان استقلال برای توهین شکایت کرد. بود و نبودش که باید بررسی میشد. عزیزیان که بیگدار به آب نزده است. پس چرا هیچ اقدامی انجامنشده است؟ آنوقت برای حامد لک به آن سرعت و در تعطیلات اقدام میشود. ضرورتش چه بود؟ اینیکی چرا بیاهمیت بود؟ یعنی سعید عزیزیان بهعنوان یک پیشکسوت بهاندازه آن فرد با آن سابقهای که از وی بیرون آمد ارزش نداشت؟
*پرونده شکایت پرسپولیس از مجیدی چه شد؟
یک نمونه دیگر، ماجرای فرهاد مجیدی و آذری جهرمی، وزیر ارتباطات. این پرونده هم که شاکی خصوصی داشت. بالاخره مربی استقلال به وزیر مملکت توهین کرده است. پرسپولیس هم موضوع را از جایگاه توهین به هواداراش پیگیری کرد. بالاخره از میان شخصیت حقیقی و حقوقی آذریجهرمی یکی باید لحاظ میشد. خب چه شد؟
مشکل اصلی عدم واکنش به چنین مواردی است و بعد ناگهان نوبت پرسپولیس که میرسد کسی نباید دست از پا خطا کند و دیگران هم حق دارند هرکاری خواستند انجام بدهند. الان در همین موارد اخیر کدام رسیدگی به عملکرد هیاتهای فوتبال اصفهان و اذربایجان شرقی صورت گرفت و چه حکمی صادر شد؟ چرا اینها لحاظ نمیشود؟ آنوقت هوادار پرسپولیس باید چه قضاوتی داشته باشد؟
*خط قرمزها برای پرسپولیس، چراغ سبزها برای دیگران
ماحصل آنچه اتفاق افتاده، این است که خط قرمزها همیشه برای پرسپولیس است. نه اینکه این ماجرا فقط برای این دوران باید که پرسپولیس قهرمانیهای پیاپی داشته است. ما تا یادمان میآید همین بوده است. همیشه بازیکن و مربی پرسپولیس به خاطر مسایلی ضرب الاجلی با برخورد شدید روبرو بودهاند که دیگران برایش با چنان شرایطی روبرو نشدهاند. موارد هم متعدد است و بس که درباره آنها صحبت شده همه میدانند. تنها تفاوت در زمان کنونی، شاید چراغ سبزی باشد که دیگران برای رفتارهای عوامل خود میبینند.
خط قرمزها برای پرسپولیس است و چراغ سبزها غیررسمی برای دیگران. همیشه هم برای توجیه این امر یکسری حساسیتهای غیر فوتبالی مورد بهانه است.