پس از اختلافات هفته پیش لیگ برتر، فقط برنامههای آشپزی رادیو و تلویزیون به پرسپولیس حمله نکردهاندلات کوچه خلوت
شیوا دورانگر – خبرنگار: چند وقتی میشود که پرسپولیسیها رسانه ملی را تحریم کردهاند. این تصمیم در اعتراض به رفتارهای توهینآمیز برخی از مجریان صداوسیما گرفته شد و بعد از اتفاقی که در ماجرای پخش بازی این تیم با آلومینیوم رخ داد، دلخوریها را به اوج رساند. بهطوری که یحیی گلمحمدی در پایان این مسابقه اعلام کرد که حاضر نیست در مقابل دوربینهای صداوسیما صحبت کند. پسازاین اتفاق شاهد حمله گازانبری مجریان صداوسیما به سرمربی پرسپولیس بودیم!
از فوتبال برتر و شبهای فوتبالی گرفته تا صبحبهخیر تهران، صبحبهخیر ایران و حتی رادیوهای ورزش، جوانان و ایران و… خلاصه هرکسی که یکبار از کنار زمین چمن فوتبال رد شده باشد! این وسط فقط شبکه کم ببینده ۴ از سرمربی پرسپولیس انتقاد نکرد که اگر تا الان به فکر مسوولین این شبکه نرسیده هنوز دیر نشده برای جذب مخاطب. بالاخره پای تیم پرطرفداری چون پرسپولیس و مربی در میان است که یک دوجین افتخار در ایران و آسیا دارد.
البته محمد میر و سعید درخشنده در شبهای فوتبالی و محمدرضا احمدی و محمدحسین میثاقی در فوتبال برتر حسابی از خجالت گل محمدی درآمدند و حرف نگفتهای باقی نگذاشتند. و تا جایی که میتوانستند شلوغش کردند؛ طوری که انگار سرمربی پرسپولیس به مقدسات توهین کرده است!
یکی گفت شما نمیتوانید برای دیگران تعیین تکلیف کنید، چون نه پرسپولیس متعلق به شماست نه صداوسیما متعلق به ماست. ما همه برای مردم کار میکنیم و پرسپولیس و استقلال به صداوسیما و متقابلا صداوسیما تلاش میکند برنامهریزیاش برای پوشش این مسابقات باشد. آن دیگری ادامه داد چطور صداوسیما زمانی که بازیهای مجیدی و گلمحمدی یا تیمهای آنها را پخش میکند خوب است اما در نشست خبری مورد اتهام قرار میگیرد؟ چرا تا صداوسیما نقدی مطرح میکند باشگاهها شمشیر را از رو میبندند؟ فدراسیون و کمیته انضباطی باید مقابل این نوع رفتارهای سرمربیان ایستادگی کنند چون رسانه حق دارد قبل و بعد از بازی اخبار و حواشی مسابقات را رصد کند. ادبیات یحیی گلمحمدی و استفاده از کلمه هوچیگر اصلا درست نیست. او باید بگوید از کجا اطلاع دارد استقلال ۱۶۰ میلیارد هزینه کرده است. این دست رفتارها باید اصلاح شود!
میثاقی هم به سبک احمدینژاد بگم بگم راه انداخته و به گل محمدی یادآوری میکند که قبل از آن فینال مهم چند صد بار با رییس شبکه و تهیه کننده تماس گرفتند تا از فلانی (رسول پناه) مصاحبه نگیریم که تیم به حاشیه نرود!
آدمیزاد از طرز فکر و ادبیات کلام مجریان صداوسیما حیران میکند. مجری و خبرنگاری که جزو قشر فرهیخته جامعه هستند و تربیون ملی را در دست دارند مثل یک بچه ۵ ساله خط و نشان میکشیدند و علایق رنگی خود را فریاد میزنند. اگر تا دیروز رفتارهای تحریکآمیز مجریان تلویزیون را غیرعمدی میدانستیم اما اتفاقاتی که در این چند روز رخ داد دیگر جای شک و تردیدی باقی نگذاشت که این رفتارها از روی دشمنی نباشد.
محمد میر حرف درستی زد، پرسپولیس و صداوسیما هر دو متعلق به مردم هستند. اما چه خوب بود این مجری به حرفی که زد اعتقاد داشت و از تربیون صداوسیما برای پیشبرد اهداف شخصی خود استفاده نمیکرد و دنبال این نمیرفت که با فشار به فدراسیون، سرمربی پرسپولیس را در آستانه دربی محکوم کند. روزهای متوالی که استقلالیها در حال صحبت علیه سرمربی پرسپولیس هستند، صدای دیوار درآمد، اما کلامی از همین رسانههای بهاصطلاح بیطرف نشنیدیم. همینکه گل محمدی در مقام دفاع از خود درآمد، همه دست به قلم شدند و شروع کردند به شماتت سرمربی پرسپولیس. از همه عجیبتر رفتار مجری شبهای فوتبالی است که در نقش وکیل مدافع استقلال ظاهرشده و یحیی را بابت استفاده از کلمه هوچیگر بازخواست میکند! حتما برای شما هم جای سوال دارد که چرا یک مجری تلویزیونی باید از افشاگری گل محمدی درباره هزینههای استقلال خشمگین شود؟ بیراه نیست اگر بگوییم چنین واکنشی فقط از یک هوادار دوآتشه علاقمند به یک تیم سر میزند.
در دنیای وارونه صداوسیمایی که وامدار فوتبال است،منت سر روزی دهندهاش میگذارد. در حالت عادی رسانه ملی باید مثل همه جای دنیا برای پخش بازیهای پرسپولیس از این تیم اجازه میگرفت و بابت آن پول میپرداخت، اما میبینیم که برای این تیم شاخ و شانه هم میکشد و بازیهایش را در کمال بیاحترامی روی آنتن میبرد. یک نمونهاش را سر همین بازی اخیر با آلومینیوم دیدیم. گرچه آنها سعی میکنند خود را در این ماجرا کنار بکشند. اما باید گفت حتی اگر ایراد از برنامه سازمان لیگ باشد اما این بیاحترامی شبکه ۳ به پرسپولیس را توجیه نمیکند. چرا باید بازی تیمی که برای سهمیه میجنگد به تیم صدرنشین اولویت داشته باشد؟ در روزی هم که پرسپولیس میزبان فولاد بود بازی این تیم با چند دقیقه تاخیر روی آنتن رفت و تلویزیون نهتنها حاضر نشد دقایق انتهایی بازی استقلال را همزمان با بازی پرسپولیس روی آنتن ببرد که حتی بعد از اتمام بازی آبیپوشان چنددقیقهای را هم به پخش پیامهای بازرگانی اختصاص داد! اینجا هم سازمان لیگ مقصر بود؟ این اگر اسمش دهنکجی به مردم نیست پس چه معنایی دارد؟ جالب اینجاست که مجری تلویزیون دم از احترام به مردم میزند.
آیا تا به حال شده به احترام همین مردم یکبار درباره مطالبات تیمهای موردعلاقه آنها از صداوسیما انتقاد کنند؟ در حالی که آنها بهتر از هرکسی میدانند در دنیای فوتبال منبع اصلی درآمد باشگاهها از حق پخش تلویزیونی است، ولی هیچگاه از حقوق فوتبال دفاع نکردهاند، مبادا که جایگاه خود را در تلویزیون از دست دهند!
نیمی از مشکلات مالی امروز تیمها ناشی از همین حق خوری هاست. اگر صداوسیمای ما بابت پخش تلویزیونی رقابتهای فوتبال که رقم کمی نیست به باشگاهها پول میپرداخت، تیمهای فوتبال ما هم مثل سایر لیگهای دنیا میتوانست از امکانات رفاهی برخوردار شود.
اگر رسانه ملی همانطور که مجریانش اعتقاد دارند این تفکر را دارد که هیچ احتیاجی به فوتبال ندارد و این فوتبالیها هستند که محتاج تلویزیون هستند دست از سر این رشته پرطرفدار بردارد تا به قول خودشان توهین نشوند. و به همان فوتبال خارجی که میلیونها ریال بابت خریدش هزینه میکنند یا دیگر رشتههای ورزشی بسنده کنند. فقط پایشان را از خرخره تیمهای ورشکسته فوتبال داخلی بردارند و اجازه دهند که مثل باشگاههای بزرگ دنیا صاحب شبکه تلویزیونی اختصاصی شوند. همان کاری که چند سال پیش محمد رویانیان دنبال آن بود و جلویش را گرفتند. هواداران فوتبال حاضرند بازی تیمهای موردعلاقه خود را از طریق اینترنتی دنبال و بابت آن هزینه کنند اما زیر بار اینهمه ظلم و بیاحترامیهایی که صداوسیما در حق آنها و تیم محبوبشان روا میدارد نروند. البته که همه اینها تا ۱۰۰ سال آینده هم محقق نمیشود چون صداوسیما نادان نیست که چنین منبع درآمد خوبی را از دست دهد.زیرا خوب میدانند اگر همه رشتههای ورزشی را در کنار هم بگذارند فقط به اندازه یک بازی تیم پرسپولیس سود نخواهد داشت.
چند سال پیش از یکی از دربیها کشف به عمل آمد که تعرفه آگهیهای تلویزیونی پیش از بازی هر ثانیه ۶۹ میلیون تومان و بین دو نیمه ۱۳۹ میلیون تومان است؛ یعنی صداوسیما از مسابقه دربی بیش از ۱۶ میلیارد تومان کسب کرد. از این سود میلیاردی چقدر عاید پرسپولیس و استقلال شد؟ برخلاف نظر مجریان شبهای فوتبالی، این تلویزیون که مدیون امثال گل محمدی است،چون باعث شده با پوشش بازیهای آنها هم آنتن خود را پرکرده و میلیونها مخاطب جذب کند که میلیاردها ریال بابت گرفتن آگهی بین مسابقات به دست بیاورد.
وقتی فوتبال را تا این حد در مقابل صداوسیما خار و ذلیل کردهاند، چراکه مجریان تلویزیون و رادیو به خود اجازه ندهند بابت تحریم دوربینها به سرمربی پرسپولیس حمله کنند. بههرحال ازنظر آنها رسانه ملی صاحباختیار و همه کار فوتبال است و حق دارد به دیگران امرونهی کند که با چه کسی حرف بزنند یا نزنند!
گل محمدی هم مثل هر انسان آزادی مختار است وقتی از کسی دلخور است با او حرف نزند.بارها شده همین رسانهها نشست مربیان و بازیکنان را از روی دلخوری تحریم کردهاند. چطور آن زمان خود را محق میدانستند، اما حالا سرمربی پرسپولیس اگر نخواهد با دوربینهای تلویزیونی حرف بزند مرتکب گناه کبیره شده است! چطور وقتی امثال استراماچونی، لیکنز و مجیدی با کوبیدن مشت به میز و ترک سالن به خبرنگاران توهین میکنند از آن به عنوان یک حرکت سمبولیک یاد میکنند یا روزهایی که کاپیتان و بازیکنان استقلال رسانه ملی را تحریم میکردند به تریج قبای کسی برنمیخورد؟ همین رفتارهای ضدونقیض باعث شده است تا پرسپولیسیها نسبت به صداوسیما حساس شوند. یک نمونهاش را در برنامه دوشنبهشب فوتبال برتر دیدید که بخش زیادی از تایمش به جدایی میلیچ از استقلال اختصاص داشت و در ادامه شوهای جذابی که این برنامه هر هفته به مشکلات مالی و مدیریتی استقلال اختصاص میدهد به این مدافع کروات اجازه داده شد تا در وصف حال خود مرثیهسرایی کند!
نکته اینجاست که میثاقی از هر دری با میلیچ حرف، اما کلامی درباره مبلغ قراردادش یا اینکه در نیمفصل با استقلال فسخ کرده است نپرسید. سادهانگارانه است اگر باور کنیم که میثاقی مصاحبه این بازیکن با رسانههای کشورش را که اتفاقا در رسانههای داخلی بازتاب داشت ندیده باشد. مگر این صلاح در این باشد. آنوقت همین شخص بابت اینکه رسول پناه را به برنامهاش راه نداده است منت سر پرسپولیسیها میگذارد
گیریم که دندانپزشک لمپن وزیر به برنامه آمد و حرف زد. چه اتفاقی میخواهد بیفتد؟ بدتر از آن فیلمهای مخفیانهای نیست که از او پخش شد و سراسر توهین بود. حاشیهسازی از این بیشتر هر هفته موقع پخش بازیهای پرسپولیس از کارشناسانی دعوت میکنند که با این تیم عناد دارند؟