بررسی پرونده شکایتهای پرسپولیس که در فدراسیون خاک میخورددیار فراموش شدگان
باشگاه باید شکایت کند. باید پیگیری حقوقی کند. باید به کمیته انضباطی برویم و بخواهیم محروم کنیم. این جملات برای ما آشنا هستند. جملاتی آشنا که درواقع یک مطالبه است. مطالبهای که وقتی به نتیجه نمیرسد، گاهی هم هوادار از چشم باشگاه میبیند. صدالبته که در بعضی موارد هم درست میبیند ولی بسیاری اوقات اینطور نیست که باشگاه کمکاری یا بخش حقوقی کار نابلدی کرده باشد. گاهی داستان فراتر از اینهاست. هوادار، عصبانی میشود از ظلم آشکاری که روا میشد و هیچکس کاری نمیکند. آیا واقعا کاری نمیکنند یا فایدهای ندارد که کاری کنند؟
*دعواییتر از رویانیان نداشتیم
این مثال را همیشه گفتهایم. مگر مصاحبهکنتر و معترضتر و شاکیتر از محمد رویانیان داشتیم. اعتراض و شکایت هم بهجا بود ولی آخرش چه شد؟ کدامیک به نتیجه رسید. چه اثری داشت؟ در ارتباطات، نفوذ و قدرت او هم که تردیدی نبود.
وقتی نمیخواهند بشنوند و وقتی قرار نیست ترتیب اثر بدهند. هر کاری کنی فایدهای ندارد. این سخن را به این معنا نگیرید که پس نباید کاری کرد. باید وظیفه را انجام داد و فشار را وارد کرد، بحث بر سر موضوع دیگری است. بحث بر سر شناختن ایرادهای اساسی کار است. بر سر نشنیدن صدای پرسپولیس که فقط حرف امروز و دیروز نیست و در آینده نیز همین خواهد بود.
*۱۸ شکایت پرسپولیس فقط برای بازی با سپاهان
دغدغه هواداران بسیاری اوقات این است که بخش حقوقی باشگاه شاید دنباله بسیاری از قضایا را نمیگیرد. سوی دیگر، بیشترین اعتراض هواداران به مصاحبهها و ادعاها و افتراهایی است که افراد رد توجیه عملکرد خود یا برای فریب رسانهها و هواداران خود مطرح میکنند. عدم پرسشگری رسانهها و هواداران تیمها از مدیران و مربیان درباره نواقص کارشان به توسعه این رفتار دامن زده است.
در چنین شرایطی تنها مسالهای که هواداران را آرام میکند اقدامات حقوقی باشگاه علیه افراد است. در این میان فقط بحث آرام کردن افراد نیست. نگرانی هوادار از تأثیرگذاری این هجمهها دروغها روی افراد تأثیرگذار است تا علیه پرسپولیس دست به اقدام بزنند.
در همین راستا بسیاری اوقات، باشگاه و بخش حقوقی با این اتهام روبرو میشوند که شاید کمکاری کردهاند. برای این منظور شاید بازی اخیر با سپاهان ملاک خوبی باشد. دیداری که سروصدای زیاد به پا کرد و تعجب کردیم وقتی شنیدیم بخش حقوقی باشگاه فقط برای این بازی ۱۸ شکایت را علیه اعضای تیم، باشگاه سپاهان، هیات فوتبال و بعضی دیگر از عوامل برگزاری مسابقه تنظیم و ثبت کرد.
سوال این است که آیا واقعا به شکایتها ترتیب اثر میدهند. دیدم که اینطور نیست. یعنی وقتی قرار نیست هیچ حکمی علیه سپاهان صادر شود مگر اینکه معادل آن علیه پرسپولیس حکم داده شود، چه میتوان کرد؟
*سپاهان میزبان بود، پرسپولیس از میزبانی محروم شد
جایی برای بررسی کیفیت کار بخش حقوقی باقی نمیماند وقتی پرسپولیس در سفر به اصفهان دچار مشکل میشود. هیات فوتبال اصفهان و باشگاه سپاهان در قبال امنیت بازی و میهمان مسوول هستند و این نقض میشود ولی وقتی میخواهند حکم کنند که هیات فوتبال اصفهان و سپاهان از میزبانی بعدی پرسپولیس محروم هستند، متقابلا چنین رایی را برای تهران و پرسپولیس هم صادر میکنند. این دیگر نادیده گرفتن قانون و انصاف است. این به معنای آن است که فرقی نمیکند که هواداران یک تیم تخلف کنند یا نه. شما در مواجهه با چنین منطق زوری چه ادله حقوقی میتوانی بیاوری.
*شکایت از مجیدی و خطیبی هم بهجایی نمیرسد
پرسپولیس اکنون از فرهاد مجیدی و رسول خطیبی هم شکایت کرده است. واقعا انتظار داریم چه اتفاقی روی بدهد. سرمربی استقلال به هوادار پرسپولیس توهین کرد حالا هر سمتی که میخواهد داشته باشد. در اصل موضوع که تغییری ایجاد نمیکند. اظهارات عجیبوغریب رسول خطیبی را هم که همه شنیدیم و خواندیم. ادعایی که بی محابا مطرح شد بدون آنکه هیچ استدلالی برای آن بیاورد. جالب اینکه نمیبینیم دیگرانی که متهم شدند پیگیری حقوقی کنند. اگر ذرهای عدالت وجود داشته باشد بدون شکایت و پیگیری پرسپولیس هم باید شاهد محرومیت خطیبی باشیم. او رسما تهمت و افترا زده است. حرفهای او عامل تحریک هواداران تراکتور خواهد بود که میتواند باعث رفتارهای مجرمانه از ایشان در آینده شود. مثل همان هواداران سپاهانکه به اتوبوس پرسپولیس حمله کردند. آنها تحت تأثیر دروغهایی بودند و هستند که طی سالها به آنها گفته شد و آن را باور کردند. کمتر کسی متوجه است که اکنون دغدغه اصلی، به خطر افتادن جان انسانهاست
*هواداران خواهان دادگاهی شدن افترا زنندگان
واقعیت اینکه به ارکان قضایی فوتبال امید زیادی نیست. سابقه حقوقی پرسپولیس پر از شکایتهایی است که بهجای نرسیده است، از سر بازکردهاند یا آنقدر معطلمانده که همهچیز از تب و تاب افتاده است.
به همین دلیل هواداران انتظار دارند، حداقل مواردی را که میشود خارج از فوتبال در ارکان قضایی کشور پیگیری کرد به آنجا ارجاع داد. نه فقط برای اینکه حکمی صادر شود بلکه به عاملی بازدارنده بدل شود تا افراد بدون واهمه و با اطمینان خاطر از اینکه باز خواست نخواهند شد، هر آنچه دلشان میخواهد علیه پرسپولیس مطرح کنند. یکی از مواردی که به همین سرانجام ختم شد موضوع شکایت از امیر قلعهنویی و فرزندش بود اما سرانجام آن شکایت هم به بخشش و گذشت منجر شد.
بههرحال طرح دعاوی در دادگاه به نظر راهکاری است که ناچار از جدی گرفتن آن هستیم. حتی میتوان گفت این یک مسوولیت و وظیفه است. چون اگر جلوی شستشوی مغزی هواداران دیگر تیمها گرفته نشود، بذر نفرتی که کاشته میشود نتایجی دارد که اکنون شاهد هستیم و در آینده بدتر هم خواهد شد و این یعنی به جان هم افتادن مردم و خدایناکرده، کشته شدن افراد.
گوستاو لوبون فیلسوف، مورخ، جامعهشناس، پزشک فرانسوی میگوید: تودهها هرگز تشنه حقیقت نبودند. آنها از شواهدی که نمیپسندند روی میگردانند و خطا را اگر اغوایشان کند پرستش میکنند.
هرکسی که بتواند برایشان توهمات فراهم کند، به سادگی اربابشان میشود. هرکسی که سعی کند اوهامشان را نابود کند، همواره قربانی ایشان خواهد شد.
این همان کاری است که بعضی مربیان و مدیران فوتبال بهصورت مستقیم یا از طریق عوامل خویش در حال انجامش هستند چون هیچکس هم جلوی آنها را نمیگیرد.
*یک مجری بخشیده شد، یکی دیگر دادگاهی
باشگاه پرسپولیس اخیرا قید شکایت از یک مجری برنامههای تلویزیون را زد که سال قبل اظهارات غیر مسوولانهای علیه پرسپولیس داشت و مشکلی نبود اگر آنچه مطرح شد، ذرهای به واقعیت نزدیک بود.
باشگاه حالا شکایت جدیدی دارد از یک مجری دیگر که در سوابقش، برخورد با پرسپولیس را دارد درحالیکه مشابه آن را در قبال دیگر تیمها انجام نمیدهد و اخیرا هم ادعاهای واهی را علیه پرسپولیس مطرح کرد. گفتمانی که حتی در فضای منطقی فضای مجازی هم جایگاهی ندارد چه رسد به اینکه در تلویزیون ملی مطرح شود. حالا باید دید سرانجام این مورد هم با من بمیرم و تو بمیری تمام میشود درحالیکه اخیرا شاهد بودیم میثاقی در قبال پرسپولیس و عوامل آن چه موضعی گرفت؟
*پروندههایی که اصلا بررسی نمیشود
در حال حاضر یکی از مهمترین اعتراضهای پرسپولیس به این مساله است که چرا یکسری پرونده بررسی نمیشود یا اینکه خیلی دیر موردبررسی قرار میگیرد.
الان همان شکایت از فرهاد مجیدی چه شد؟ چرا به آن رسیدگی نشد؟ چرا به پرونده شجاع خلیل زاده رسیدگی نشد. چگونه میشود تا یک بازیکن فسخ قرارداد میخواهد بهسرعت به کارش میرسد ولی هنگامی که پرسپولیس شکایت میکند. زمانی طولانی لازم است تا کمیته تعیین وضعیت تازه اعلام کند که صلاحیت رسیدگی ندارد. مگر طبق قانون کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال ایران مسوول رسیدگی به دعوای باشگاههای ایرانی و بازیکنان ایرانی نیست؟ به همین مقدار ورود میکرد و به باشگاه قطری کاری نمیداشت. البته ما که به تجربه و طبق روال کاری که میدانیم به باشگاه در آن زمان گفته بودیم که این وقت تلف کردن است ولی این از مسوولیت فدراسیون که کم نمیکرد. بهراستی چرا بسیاری شکایات پرسپولیس معطل میماند یا اینکه از سرباز میشود.
*چرا سازمان لیگ به سود حملهکنندگان به اتوبوس پرسپولیس دست و پا زد
همین حالا ماجرای حمله به اتوبوس پرسپولیس با مواد منفجره دستساز در اصفهان به کجا رسید؟ طبق فرمایشات رییس کمیته مسابقات که چیزی نمانده بود پرسپولیس را به کودک آزاری متهم کنند بابت شکایت مرتکبین حادثه.
گفتند که افاق فقط یک ماجراجویی و شیطنت نوجوانی بود. آن هم چه نوجوانهایی. یکی ۳۵ ساله و دیگری ۲۵ ساله. هنور قابلهضم نیست که چرا مقام رسمی سازمان لیگ باید این گونه سخن بگوید و سعی در جمعکردن جا نماید. البته شاید قابلهضم شود وقتیکه به یاد میآوریم کسی مثل محمدرضا ساکت با عملکرد مشخص ، مدیر سپاهان است که چم و خم و زیر و بم آدمهای فدراسیون و سازمان لیگ را میداند.
*متهمین تخلف و اعتراف میکنند، فدراسیون لاپوشانی
این افراد در اعترافهایی رسمی خود گفتهاند که مصرف کننده مشروبات الکلی و مواد مخدر یا توهمزا نبودهاند که بخواهند تحت تأثیر آن چنین کرده باشند. آنها معترف بودهاند که طرفداران قدیمی و بعضا لیدر تیم خاص لیگ در اصفهان هستند. آنها اعتراف کردهاند با قصد و برنامهریزی قبلی دست به این اقدام زدهاند چنانکه ابتدا از روزهای قبل جای مناسب برای حمله را انتخاب کرده و رد روز حادثه هم با حضور برابر هتل پرسپولیس، ابتدا، اتوبوسها را شناسایی کردهاند.
هیچ ابهامی درباره ریشههای این مساله وجود ندارد ولی نهایت امر اتفاقی نمیافتد. شکایت به دادگاه هم کمکی نخواهد کرد. محکومیت این دو چه دردی از فوتبال را دوا خواهد کرد؟
طرف حساب پرسپولیس، باشگاه ذوبآهن هم نیست. طرف حساب حداقل هیات فوتبال اصفهان است، چرا این هیات نباید از میزبانی بازیهای پرسپولیس برای یک مدت مشخص محروم شود؟