چه کسی بود صدا زد استعفا؟سفره دلالی کوچک شده یا …
جعفر سمیعی حالا مدیرعامل محبوبی برای هواداران پرسپولیس است و او را در قهرمانی تیمشان سهیم میدانند و برای تکرار قهرمانی، ادامه حضورش را ضروری.
حالا هواداری که میگوید به برکت حضور و فلسفه برانکو ایوانکوویچ آموخته است که فرد محور نباشد و موفقیتها را به حضور تک چهرهها گره نزند. جدایی سمیعی را از نشانههای تلاش برای ناکام کردن پرسپولیس میداند. درباره این موضوع از ابعاد مختلفی میتوانیم صحبت کنیم. مثلا اینکه سمیعی چگونه به این محبوبیت رسید؟ شایعه استعفا از کجا آمد؟ چرا او باید بخواهد برود یا اینکه بماند؟ و موارد مختلفی که به بعضی از آنها خواهیم پرداخت.
*سمیعی چگونه محبوب شد
جعفر سمیعی حالا وزن پیدا کرده است. یعنی میتواند در کشمکشهای احتمالی برای گلمحمدی حرفی برای گفتن داشته باشد. هرچند که در حال حاضر لزومی برای برخورد نیست ولی منظور از سخن این است که پرسپولیس، الان تکصدایی نیست. اصولا معنای حضور یک مدیرعامل مقتدر در مجموعههای محبوب همین است اینکه حرفشان در رو داشته باشد البته نه از آن مدل رسولپناه بود. درجایی مثل پرسپولیس برای ایجاد ثبات رفتاری و تعادل لازم است، مدیران وزن داشته باشند یا وزن پیدا کنند. همانطور که در تیم نیز باید اینگونه باشد و از کادر فنی تا بازیکنان نفراتی نیاز دارد که دارای وزن باشند. در واقع آنچه بهعنوان ثبات برای عامل موفقیت پرسپولیس مطرح میشود از منظر عدم تغییرات، یک توهم است. پرسپولیس از موضوع حضور ۴ ساله برانکو که بگذریم از جهت عدم تغییرات اصلا ثبات نداشت و مرتب این مساله به آن تحمیل شد. جنس ثبات در پرسپولیس چیز دیگری بود. پرسپولیس در مناسبات داخلی خود یک ثباتی را ایجاد میکرد که هر چیزی حداقلی هم شده در سر جای خود قرار بگیرد.
الان این تعادل تا حدی وجود دارد و هوادار میخواهد این حفظ شود. برای دلایل محبوب شدن سمیعی هم دلایل مختلفی مطرح میشود. اتفاقا او نتوانست در حوزه مسایل اقتصادی مانند آنچه اکبر طاهری انجام داد را انجام بدهد چون با قراردادهایی که وجود داشت امکانش نبود، اما او خود را فردی امین شناساند. پولی که به اعتبار دارایی خارج از دسترس قرض شد را حیفومیل نکرد. مدیریت درست پروژهای مانند بازگشت مهدی ترابی و رکب نخوردن از دلالها که ابراهیم شکوری هم در آن صاحب نقش اساسی بود هم در ذهن هوادار و ایضا دلالها ماند.
از برگهای برنده سمیعی این بود که مرتب در هر فرصتی درباره هر چیزی حرف نزد. اصولا در این مسوولیت حتی اگر کاری نکنید فقط منوط به اینکه نخواهید مرتب خودتان را نشان بدهید و درباره هر مطلبی، حرف نزنید، چند گام پیش میافتید. سمیعی توانست با کادر فنی و بازیکنان هم به تعامل خوبی برسد. از کمکهای صدری هم بهخوبی استفاده کرد و درعینحال کسی نبود که برایش مهم باشد که اینها را به نام خود بنویسد تا همینها باعث کشوقوس شود. اهل شلوغکاری و نمایش نبود و اینها جواب داد. البته آنچه رسولپناه هم انجام داده بود در محبوب شدن سمیعی بی تاثیر نبود. رسولپناه هم زحمات کمی نکشید ولی خب وارد جریاناتی شد که ثبات و تعادل را بر هم ریخت. در این شرایط از یحیی تا هواداران، حضور نفری چون سمیعی را غنیمت میدانند. با این وجود اگر تعارف را کنار بگذاریم مرز این محبوبیت میتوانست پرداخت نشدن یکی از آن ۱۰ درصدها و از دست رفتن قهرمانی باشد. البته در پرسپولیسی که شرایط حتی برای یحیی شکننده است، این مساله نقصی برای مدیرعامل بهحساب نمیآید. بههرحال او تا اینجا توانسته است اعتمادها را جلب کند.
*چه کسی بود که گفت استعفا
و اما ماجرا استعفا از کجا آمد؟ آیا واقعا خبری است؟ یا همهچیز به همان کنایه ابراهیم شکوری مطرح میشود که خواستهاند مدیرعامل را برابر عمل انجامشده قرار بدهند؟ همانهایی که دستشان از نقل و انتقالات نیمفصل کوتاه شد و حالا نگران دلالی پایان فصل هستند؟
ازنظر نگارنده این حرف هم میتواند درست باشد و هم نه. بله درست است که الان یکسری دلالها نگران هستند و خوب میدانند که اگر در این مقطع تغییر و تحول مدیریتی حادث شود تا نفر جدید به خودش بیاید، گوش پرسپولیس را بیخ تا بیخ بریدهاند ولی تمام ماجرا به اینجا ختم نمیشود اگر به جعفر سمیعی باشد که او قبل از اینها و حتی قبل از قهرمانی هم به رفتن فکر کرده است. اصلا و ابدا اینطور نیست که چیزکی در میان نبوده است. درباره دلایل هم هرکسی یک حرفی میزند. مثلا اینکه در زمان قبول مسوولیت مدیرعاملی با او قرارهایی گذاشته بودند که محقق نشد. مسعود سلطانیفر قول داده بود که برای حل مشکلات کمک کند ولی سمیعی ناگهان دید خودش است و مشکلات بیانتها.
بزرگی مشکلات پرسپولیس واقعا بیش از آنی است که از این بیرون دیده میشود که اشاره به آنها این مطلب را طولانی خواهد کرد. از سوی دیگر بعضی نزدیکان سمیعی هم میگفتند او از ابتدا هم بنا نداشته است برای زمان زیادی در این مسوولیت بماند ولی خب حالا شرایط تغییر کرده است، حتی اگر نظر خود سمیعی عوض نشده باشد. او قبل از حضور در پرسپولیس هم خودش را آماده میکرد که مسوولیتهایی در دستگاههای دیگری بر عهده بگیرد و اتفاقا در دولت جدید نفوذ و اعتبار بیشتری هم دارد. ارتباط او با سید ابراهیم رییسی هم خوب توصیف میشود و مثلا اگر خودش بخواهد در این مسوولیت بماند کسی او را تغییر نخواهد داد یا حداقل تحلیل ما این را میگوید.
با تمام این اوصاف یک نکته کلیدی وجود دارد. اینکه چرا شایعه استعفای او درست باید در این مقطع حساس مطرح شود. حساس از این جهت که طرح چنین موضوعی جایگاه مدیرعامل و باشگاه را برای انجام اموری که باید در این مقطع انجام شود سست میکند. تا این لحظه نه به نظر میرسد و نه نشانهای ظهور کرده است که بخواهیم بگوییم سمیعی قصد ماندن برای یک فصل دیگر را دارد ولی شاید هم اتفاق افتاد، کسی نمیداند. با این وجود او تمایلی نداشت که الان این بحث مطرح شود. الان که باید قرارداد جدید بازیکنان سابق و قرارداد نفرات جدید را ببندد. الان که باید برای بحث اسپانسری و کارگزاری باشگاه طرف تجاری پیدا کند.
پرسپولیس باید این کارهای مهم را انجام بدهد درحالیکه هر آن با خطر بسته شدن پنجره روبرو است و زمان را نباید از دست داد.
*دلالهای بازیکن را فراموش کنید، دلالهای کارگزار و اسپانسر را دریابید
الان با توئیت ابراهیم شکوری اذهان به سمت دلالی بازیکنان در فوتبال رفته است ولی موضوع مهمتر از اینها به نظر میرسد. پای دلالی هم در میان باشد شاید پای یک قران و ۲ زار در میان نباشد.
کار مهمتر پرسپولیس در این روزها نه قرارداد بازیکنان، بلکه قراردادی است که باید به پشتوانه آن، مطالبات بازیکنان فعلی پرداخت و قراردادهای جدید امضاء شود. قراردادی که عقبافتادگی مالی سال قبل را جبران و تعهدات سال بعد را هم تسویه کند. بازیکنان هنوز ۲۰ تا ۲۵ درصد خام قرارداد را طلب دارند و تازه آفرهای ناشی از قهرمانی هم هست. پرسپولیس باید کارگزار یا اسپانسر خود را انتخاب کند. پول اصلی اینجاست. دلالی اصلی قرار است اینجا اتفاق بیفتد. جعفر سمیعی که طبق وعدهاش باید با فساد مبارزه کند، میدان جنگش اینجا است. اگر آن سمیعی باشد که خود معرفی کرده که بسیاری باید حالشان گرفته باشد. بههرحال نقش کارچاق کنهای وزارتی در سالهای گذشته همیشه در قراردادهای تجاری پرسپولیس نمود داشته است. افرادی که به پشتوانه قدرتی که داشتند، مدیران پرسپولیس را بالاخره برای قبول گزینههایشان تحتفشار میگذاشتند. حالا شاید آن قدرت را در دوره تحول دولت نداشته باشند ولی شاید آخرین فرصت را غنیمت بدانند.
در این روزهای اخیر شنیدیم، شرکتی که قرار بوده است به خاطر سمیعی با ۲۰۰ میلیارد تومان بیاید، با شنیدن خبر احتمال جدایی سمیعی مردد شده است. خب این عدد ۲۰۰ میلیارد تومان به گوش ما آشناست. قبلا هم دربارهاش شنیدهایم ولی بعضی مدعی هستند که این بلوف است ولی واقعیت این است که اگر کسی بخواهد در قامت کارگزار پرسپولیس ظاهر شود، عدد و رقم نمیتواند کمتر از این باشد. اگر هم شرکتی باشد که کارش تجارت الکترونیک و تجارت در فضای مجازی باشد، درآمد خوبی هم برای خودش خواهد داشت ولی نه اینکه مذاکره تا آبان طول بکشد و بعد هم بیرون دادن یک اپلیکیشن خالی از هرگونه فعالیت تجاری تا اسفند به طول بینجامد.
خلاصه اینکه کل ماجرا را بزرگتر از آنچه مطرح میشود ببینید. در این ماجرا شاید کسی که خبر را منتشر میکند رکب خورده باشد و کسی پای ماجرا باشد که اصلا تصورش را هم نکنیم. کم ندیدهایم در همین مجموعه باشگاهها افرادی که خودشان برای کنترل اوضاع اخباری را منتشر میکنند یا حتی از سوی عوامل وزارت نشین، اسنادی علیه مدیران درز!
*قانون نانوشته
نکته دیگر این است که پرسپولیس در مقطع حساسی قرار دارد. الان اگر ضربه سختی به پرسپولیس زده شود میتوانند آخر فصل، بهای آن را ببینند.
پرسپولیس یکسری مشکلات مالی از قبل دارد که اگر الان درست مدیریت نشود کار تمام است و تعارف هم برنمیدارد. در این شرایط مهم است که پرسپولیس اکنون وضعیت بودجهای خود را مشخص کرده و بعد یک تیم خوب ببندد، آنگاه بر هم زدن تعادل و ثبات آن آسان نخواهد بود. با این فرمول الان زمانی نیست که اصلا بتوان درباره تغییرات صحبت کرد.
نمای کلی این است که از سال ۱۳۷۸ تاکنون، پرسپولیس هر بار قهرمان لیگ برتر شد، مدیرعاملش تغییر کرد. عابدینی کنار گذاشته شد. علی پروین همینطور. حبیب کاشانی با تمام ارتباط نزدیک با محمود احمدینژاد، تاوان قهرمانی را داد. طاهری و گرشاسبی هم مجبور به رفتن شدند. ایرج عرب و رسولپناه که هواداران آنها را غضب کرده بودند نیز بعد از قهرمانی رفتند.
معلوم نیست این قانون نانوشته را چه کسی، در چه زمانی برای پرسپولیس نوشته است ولی اجرا شده است. این سرنوشت تیمی است که یکسری مالیخولیایی مدعی میشوند که قهرمانش میکنند. پرسپولیس که در این سالهای اخیر صحنه اتفاقاتی بوده که مانع قهرمانیاش شود. این هم یک قانون نانوشته دیگر است. از همان سومین قهرمانی بودند آنهایی که بگویند چه خبر است و دیگر بس است. هر کاری کردهاند نا این پیشانینوشت را عوض کنند.
حالا هم آن داستان با قوتی بیش از هر زمان ادامه دارد. بههرحال کم نیستند آنهایی که از نافرجام ماندن امور پرسپولیس بهره میبرند.
حالا شاید طبق همان روند بیش از ۲۰ ساله، سمیعی هم قرار نباشد که در روز دبل هتتریک قهرمانی کنار پرسپولیس باشد، شاید هم قاعده عوض شد. همانطور که هیچگاه پیش نیامده بود تیمی بالای ۲ امتیاز برای هر بازی بگیرد و قهرمان نشود. بههرحال الان باید کارهای مهمی به درستی به انجام برسد. هوادار به درستی ترجیح میدهد که این قراردادهای مهم که سرنوشت پرسپولیس در گرو آنهاست در زمان کسی مثل جعفر سمیعی بسته شود. کسی که به او اطمینان دارند و دولت جدید هم که با شعار مبارزه با فساد آمده است، پس قاعدتا نباید مشکلی وجود داشته باشد.