کارگزار پرسپولیس، اسپانسر میشود؟بند قرارداد اهرم فشار علیه پرسپولیس
در فوتبال ایران بارها شاهد حضور سوپرمنهای اقتصادی بودهایم که ناگهان در تیمهای پرطرفدار ظهور میکنند. نگاه هواداران و رسانهها به این افراد همراه با ستایش و بزرگ داشتن است و ایشان را ناجیهایی معرفی میکنند که حلولشان باعث رستگاری تیمها تلقی میشود. پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی تبریز، فوتبال خوزستان، همه تجربههایی مشابه را پشت سر گذاشتهاند. حضور این افراد با پولهایی که گاهی معلوم نیست از کجا آمده است، ابتدا بسیاری از سختترین قفلها را باز میکند اما درنهایت خود و مجموعهها را گرفتار میکنند. تاکنون که غیر از این نبوده است.
عملکردهای تنشی، رفتارهای پوپولیستی و تصمیمگیریهای بیثبات و نسنجیده در فوتبال در وهله اول این سوال را ایجاد میکند که در اقتصاد و نظام قانونی و اجرایی کشور چه خبر است وقتی این افراد با این میزان از عملکردهای ضعیف، توانستهاند مردان موفق در تجارت باشند و نقش رانتی که بالاخره پای آنها را به تیمهای محبوب کشانده است، در این امر چیست؟
این مقدمه از آن جهت مطرح شد که این روزها پرسپولیس بسیار درگیر مساله روابطش با کارگزار است. رابطهای که معلوم نیست سرانجام آن به کجا بینجامد. البته موضوع کارگزاری که فقط در حوزه اقتصادی فعالیت دارد با سرمایهدارهایی که میخواهند صفر تا صد امور باشگاهها را در دست بگیرند و از فرستادن آدم برای منفجر کردن اتوبوس تیمهای رقیب تا تهدید با اسلحه زنان در کوچه خلوت در کارنامه آنها دیده میشود، بسیار متفاوت است و ما هم قصد قیاس بین این ۲ نداریم.
*پولدارها و کارگزارانی که دست و پای پرسپولیس را میبندند
در این میان، یک نکته قابل تامل هم وجود دارد. طی این سالها که شاهد ورود سرمایهدارها، زمینخوارها و رانتخوارها به عرصه مدیریت فوتبال بودهایم گاهی رفتار آنها با هیچ توضیحی سازگار نیست غیر از اینکه برای ویران کردن افرادی یا تیمهایی مامور باشند.
ما پرسپولیسیها در سالهای قبل از این، حضور چنین افرادی را تجربه کردهایم. از بیثباتترین دورانهای مدیریتی این باشگاه که هرچند هفته یک نفر مدیرعامل بود مربوط به حضور کارگزاری میشد که از یکطرف پول درستی نمیداد و از سوی دیگر سرش مرتب در کارهای باشگاه بود.
نکته کلیدی این بخش صحبت ما اینجاست که آنها ابتدا با پول و قدرتی که دارند مجموعهها را اسیر و وابسته خود میکنند. اعتمادها را به دست میآورند و بعد ریش پرسپولیس را به دم خود گره میزنند و بعد باید جایی بروید که آنها میروند. دیگر راه فراری وجود ندارد و ویرانی به بار میآید. از این منظر اهمیت دارد که کار پرسپولیس و کارگزارش به چنین نقطهای نکشد.
اهمیت بسیاری دارد که دولت جدید، باشگاه، وزارت و خود کارگزار حواسشان به این بخش از ماجرا باشد. پرسپولیس در سالهای نهچندان دور درگیر قراردادهایی با کارگزارهایی شده بود که چه در پرسپولیس و چه در فضاهای دیگر فوتبال، ویرانیهای بزرگ به بار آوردند و در این بین اعتبار خود را نیز خدشهدار کردند.
سوال این است که کارگزار فعلی قرار است خود و پرسپولیس را به چه سمت و سویی ببرد. دلیل اصرار آنها برای نگهداشتن پرسپولیس در این قرارداد چیست درحالیکه مستقیم و غیرمستقیم از قول آنها مطرح میشود که کسبوکار به شکلی نیست که هزینهها را مستهلک کند. وقتی اینگونه است چرا باید بخواهند، پرسپولیس و خود را در قراردادی نگهدارند که به سود هیچیک از دو طرف چیست؟ آیا در پس این ماجرا، پشت پردهای وجود دارد.
*قرار بود پرسپولیس در این ۲ سال ۱۹۰ میلیارد تومان باشد
روز گذشته در خبرها آمد که کارگزار فعلی پرسپولیس برای ادامه همکاری با باشگاه، پیشنهاد کاهش ۷۰ میلیارد تومانی کف قرارداد را مطرح کرده است تا رقم به ۴۰ میلیارد تومان برسد. موضوع بهقدری غیرعادی بود که نمیشد آن را به شکلی که مطرح شده است باور کرد. از این رو از منابع مختلف به پرسوجو پرداختیم. قبل از پرداختن به آنچه دریافتیم، بد نیست که نگاهی به وضعیت فعلی داشته باشیم که همواره گفتیم در حد یک فاجعه بود.
مدیران گذشته باشگاه، درآمد پرسپولیس از محل قرارداد کارگزاری در فصل ۹۷-۹۸ را ۶۴ میلیارد تومان اعلام کردند با این توضیح که تازه بر سر رقم بیشتر دعوا داشتند. آدمهای معتبری نزدیک به علی پروین نقل کردهاند که در همان زمان، وزیر ورزش در جلسهای با علی پروین مدعی شده بود درآمد پرسپولیس در فصل بعد از آن کمتر از ۹۰ میلیارد تومان نخواهد بود. با این اوصاف حداقل توقع و انتظار این بود که درآمد پرسپولیس در پایان دو فصل نوزدهم و بیستم به عدد ۲۰۰ یا حداقل ۱۹۰ میلیارد تومان برسد. درواقع اگر قرار نبود اتفاق خارقالعادهای روی بدهد این اعداد باید محقق میشد اما درنهایت، آنچه اتفاق افتاد درآمدی ۱۱۰ میلیارد تومانی بود!
محمدحسن انصاریفرد وقتی قرارداد با آتیه دادهپرداز را منعقد کرد، عنوان کرد به برآورد درآمدی ۱۵۰ میلیارد تومان در یک سال هم امیدوارند. به نظر، این برآورد را باید طرف دیگر ماجرا مطرح کرده باشد. سوال این است که آنها چگونه توانستهاند شرکت موفقی باشند وقتی در این عرصه، به شکلی که دیدهایم عمل کردهاند؟
*پرسپولیس با آتیه درجا زد
پرسپولیس قبل از آتیه دادهپرداز با مبنا توسعه مبین برای دو سال طرف قرارداد بود که البته این همکاری با رفتن گرشاسبی با مشکلاتی روبرو شد. ارزش قرارداد به ترتیب ۵۵ و ۶۵ میلیارد تومان اعلام شد. پرسپولیس درمجموع با مبالغی که بعد از قطع همکاری هم دریافت کرد به بالاتر از ۱۰۵ میلیارد تومان رسید.
قیمت دلار از شروع تا پایان این قرارداد ۳هزار و ۵۰۰ تومان تا ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان بود. آن درآمد با آن نرخ ارز و آن تورم بود.
با این اوصاف دریافتی پرسپولیس در دو فصل اخیر با هیچ منطق قابل قبولی، سازگار نیست. با این وجود هر چه که هست، در چارچوب قراردادی است که باید اجرا میشد، اما از اینجا به بعد تکلیف کار چیست؟
*اقاله، جای فسخ را میگیرد؟
حالا قرار است چه اتفاقی روی دهد. پیش از این در زمستان سال گذشته قرار بر این شده بود که باشگاه همکاری خود را با کارگزار بر هم بزند. در آن روزها صحبت از فسخ قرارداد بود. حضور سید مجید صدری در هیات مدیره، تب فعال شدن باشگاه در حوزه کسبوکارهای دیجیتال را هم داغ کرده بود.
واقعیت هم این است که مطرحشدن موضوع سخت شدن کسب درآمد از برند باشگاه به دلیل رکود فعالیتهای اقتصادی و تجاری، ناشی از کرونا فقط بهانهای برای قانع کردن افراد سادهلوح و بیخبر از همهجاست. درواقع کرونا، دنیا را به بهشت کسبوکارهای دیجیتال تبدیل کرد که قبل از این در مطالب دیگری به آن پرداخته بودیم. شرکتهای فعال در این حوزه اگر اندکی ایده داشتند به رشد و سود کلان رسیدند. درواقع کارگزار پرسپولیس اگر نتوانسته است به درآمد خوبی برسد به این دلیل است که اصولا آدم این کار نبود و دیگر اینکه از ابتدا هدفگذاریها را اشتباه انجام داد که این امر در همان ابتدای امر از سوی نگارنده این مطلب به آنها هشدار داده شده بود.
با تمام این اوصاف یک قراردادی وجود دارد که نمیتوان به آن بی اعتنا بود.
در زمستانی که گذشت، آخر اخبار این بود که وزارت، فسخ قرارداد را وتو کرده است ولی تمام مطلب این نبود. در خود باشگاه هم این امر مخالفانی داشت. معمولا در چنین مواقعی مخالفان متهم میشوند به ذینفع بودن در ادامه قرارداد ولی این نگاه صفر یا صدی هم عاقلانه و منصفانه نیست. بهعنوان مثال در آن زمان خبر میرسید که تیم حقوقی باشگاه مخالف فسخ یکجانبه قرارداد بود. دلیل این امر نیز روشن بود. فسخ به معنای شکایت طرف مقابل است. تنها راه حل مناسب اقاله قرارداد است.
پرسپولیس اکنون به این گزینه فکر میکند البته اگر پیشنهاد جالبتوجهی از طرف مقابل دریافت نکند.
*کارگزار میخواهد اسپانسر شود یا نه؟
پیشنهاد اخیر آتیه که رسانهای شد، عجیب به نظر میرسد. درآمد پرسپولیس در ۵ فصل قبل، از ناحیه کارگزاری بیش از این بوده است. این موضوع اصلا شفاف نیست. آیا کارگزار میخواهد کارگزار برند بماند و پیشنهاد ۴۰ میلیارد تومانی داده است؟ این اصلا نمیتواند منطقی باشد و قطعا این مورد دیگر پای نهادهای خاص را به میان خواهد کشید که در پرسپولیس چه خبر است؟
در این ارتباط ۲ روایت در پرسپولیس شنیده میشود. یکی اینکه آتیه دادهپرداز قصد دارد بعضی فضاها برای فعالیت اقتصادی را آزاد کند و خود بیشتر روی مسایلی چون تبلیغات روی لباس متمرکز شود. این به معنای کاهش سطح همکاری از کارگزاری به اسپانسرینگ است. روایت دیگر البته میگوید کارگزار فعلی قصد ندارد که به اسپانسری نزول کند و فقط فضای محدودی را آزاد خواهد کرد. کدام روایت درست است، هنوز معلوم نیست ولی هر چه است از سوی پرسپولیس رد شده است.
*اهرم فشار کارگزار علیه پرسپولیس
با شرایطی که عنوان شد به نظر ضروری باشد که نهادهای خاص به موضوع کارگزاری پرسپولیس و کم و کیف آنچه تاکنون بوده است ورود کنند. فراموش نکنیم که این قرارداد زمانی کف رقم هم نداشت. اینکه شرکت طرف همکاری هم تخصص و توانایی لازم برای کسب درآمد را ندارد و فضای مهم کسبوکار دیجیتال را جدی دنبال نکرده است قطعا مشکل پرسپولیس نیست. شاید هم لازم باشد رییس جمهور آینده از همین حالا فردی را پیگیر موضوع کند قبل از اینکه پرسپولیس درگیر قراردادی غیرقابل بازگشت شود، هرچند که به نظر در حوزه ورزش از معتمدترین افراد برای او، مدیرعامل کنونی پرسپولیس باشد.
از سوی دیگر این تحلیل مطرح میشود با توجه به نگارش قرارداد شرایط اینگونه نیست که پرسپولیس در پایان فصل بتواند بهراحتی خود را از قید آن آزاد کند و شاید کارگزار از همین امکان قانونی در حال استفاده است تا باشگاه را وادار به پذیرش شرایط جدید کند.