حتی اگر فرایند خصوصیسازی آغاز شود، دلیلی برای شُل شدن دست و پای نهادهای نظارتی روی مسایل باشگاههای پرسپولیس و استقلال نیست. چون در صورت اغاز این فرایند زمان لازم خواهد بود که این باشگاهها دیگر دولتی نباشند.
این روزها بحث قرائت گزارش تحقیق و تفحص مجلس درباره اتفاقات ده ساله دو باشگاه نیز داغ است. البته همانطور که پیش از این نیز اعلام کردیم. قرائت گزارش به تنهایی منشاء هیچ اثری نخواهد بود و باید منتظر بود بودجهای که برای این کار صرف شد به جایی میرسد، یا آن هم هدر میرود؟
البته تحقیق در این دو باشگاه ئبه نظر امری است که هیچ وقت پایان ندارد و همیشه اشتباهات و تخلفاتی هستند که میتوانند کشف شوند.
در چنین شرایطی خبر میرسد، مصاحبههای اخیر مدیران پیشین باشگاه، علیه یکدیگر و جنجالها بر سر قراردادهای اخیر در پرسپولیس، حساسیتهایی را در دستگاههای نظارتی ایجاد کرده است.
سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات، دو نهادی هستند که بیش از هر نهاد نظارتی، درگیر مسایل باشگاه به نظر میرسند. حتی خبرنگاران در مراجعه به باشگاه، هر از چند گاهی روی تابلوی اعلانات با این اگهی روبرو میشوند که نماینده بازرسی کل کشور در باشگاه مستقر هستند و در صورتی که افراد اطلاعاتی در اختیار دارند، میتوانند مراجعه کنند.
این دو نهاد حتی دفاتری ثابت در باشگاه دارند که گاه فعال است و گاه نه. حالا خبر میرسد که حساسیتهای جدیدی نسبت به اتفاقات دو سال و به ویژه یک سال اخیر به وجود آمده است. در این باره مصاحبههای اخیر علی اکبر طاهری و حمیدرضا گرشاسبی مزید بر علت عنوان میشود. هر چند گفته میشود بازرسی کل کشور مسایل مربوط به دوران فعالیت اسن دو مدیر را قبل از این واکاوی کرده است. به این ترتیب شاید اتفاقات یک سال اخیر در پرسپولیس و حتی نقش عواملی در وزارت یا بستگان آنها موضوع جدیدی برای بررسی نهادهای نظارتی باشد.
پرسپولیس در یک سال اخیر بر سر جدایی برانکو، عقد قرارداد با کالدرون و مجددا فسخ با او و استخدام یحییگلمحمدی و پرداخت مبلغ رضایت نامه وی، با بار مالی و حاشیههای بسیار روبرو بوده است. از سوی دیگر بحث بر سر این مساله جدی است که در ابتدای فصل گذشته، ارزش قراردادها به شکل غیر متعارفی بالا رفته بود. گفته میشود مدیر وقت پرسپولیس یعنی ایرج عرب دلیل این مساله را خواست مقامهای بالاتر به منظور بیشتر نشدن فشار افکار عمومی بود که با جدایی برانکو بسیار ملتهب شد.
این ها مواردی است که در روزهای گذشته درباره آن شنیده بودیم و به نظر میرسد اغاز هر بررسی نمی تواند بدون واکاوی در قرارداد کارگزاری برند باشد. قراردادی که بعد از الحاقیه نیز موضوع بحث است چه رسد به زمانیکه الحاقیهای در کار نبود.
چندی پیش نیز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه وزارت ورزش و جوانان از وزارت اطلاعات خواسته است تا به دلالیها در فوتبال ورود کند. باید دید چنین خواستی برای همه موارد وجود دارد؟ به عنوان مثال همین حالا، قرارداد با کارگزار برند با حرف و حدیثهای درباره ارتباطات خاص برای تحقق ان روبرو است. ممکن است اصلا صحت نداشته باشد و در این صورت چه بهتر که همه چیز روشن شود. در این ارتباط حتی میتوان از نهادهای اطلاعاتی دیگری هم کمک خواست تا بالاخره یکسری مسایل برای همیشه روشن شوند. از اتفاقاتی که منجر به حضور بعضی افراد در تشکیلات مدیریتی پرسپولیس میشود تا برای خود رزومه بسازند و از آن بهره بگیرند تا مسایل مربوط به ورزشگاه درفشی فر، حراج اعتبار پرسپولیس، افرادی که شاید از درامد کلان بعضی شبکههای دلالی فوتبال بهره میبرند تا واسطهگریها بر سر مسایلی چون اسپانسرینگ و موارد مشابه آن. فقط هم پای پرسپولیس و استقلال در میان نیست. در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ هم موضوع برای تحقیق کم نیست و شاید بد نباشد نهادهایی فراتر از دولت ورود کنند که دستشان باز باشد. طبعا قوه قضاییه میتواند حتی یک شعبه خود را به این مسایل اختصاص بدهد و بسیاری را پای میز بازجویی یا محاکمه بکشاند.
همین حالا خبر میرسد بعضی مدیران پیشین پرسپولیس در حال رفت و امد به محاکم هستند و شاید نفرات جدیدی هم اضافه شوند. سوال، از آنجا برای ما پیش میآید که بعضی از این نفرات همین حالا هم تمایل دارند دوباره به پرسپولیس برگردند هر چند بعضی از آنها به قسمی دچار مشکل شدند که درباره پرسپولیس حرف هم نمیزنند.