خبر کوتاه بود و تکراری؛ پرسپولیس برای چهارمین فصل متوالی قهرمان لیگ شد. در این چند سال قیمت دلار و طلا مدام در حال نوسان بود، بنزین گران شد، در منطقه بین ایران و آمریکا مرتبا تنش به وجود آمد، کرونا میلیونها نفر را در سراسر دنیا به کام مرگ کشاند و … ولی تنها چیزی که ثابت ماند و تغییر نکرد مسجل شدن قهرمانی پرسپولیس قبل از پایان لیگ برتر بود. دستکم این موضوع بر همگان آشکار شد که اگر اقتصاد دنیا زیرورو شود یا بلای آسمانی نازل گردد پرسپولیس باز هم از حرکت نمیایستد. فارغ از شوخی،حالا که بحث تحریم و افزایش قیمت دلار شد، بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که این مسئله به پرسپولیس چقدر ضربه زد . شاید اگر قیمت دلار مثل ۴ سال قبل بود، برانکو الان روی نیمکت پرسپولیس بود و بهجای پروندهسازی در فیفا و طلب میلیاردی از پرسپولیس یک جام دیگر به ویترین افتخارات باشگاه اضافه کرده بود. ولی این سرمربی کروات بعد از کسب ۷ قهرمانی به خاطر بدعهدیهای مدیران، فوتبال ایران را ترک کرد و گابریل کالدرون بهجای او روی نیمکت پرافتخارترین تیم لیگ نشست. اما بار دیگر همان مشکلات باعث فراری دادن سرمربی موفق پرسپولیس شد. کالدرون درحالیکه تنها ۱۶ هفته بود کارش را در پرسپولیس شروع کرده بود از ایران رفت و محمدحسن انصاریفرد در کوتاهترین زمان از بین گزینههای محدودی که وجود داشت گل محمدی را به پرسپولیس آورد؛ آنهم در شرایطی که این مربی با تیم شهر خودرو قرار داشت. بماند که بعدازاین انتقال چقدر علیه پرسپولیس حاشیهسازی شد، جه از جانب رسانهها و چه باشگاه شهر خودرو. به هر صورت یحیی آمد تیمی را که با سه امتیاز اختلاف اول بود تحویل گرفت و در طی ۹ هفته به قهرمانی زودهنگام لیگ رساند.
پرسپولیس با هدایت گل محمدی در حالی توانست سریعترین قهرمانی تاریخ لیگ برتر را به نام خود ثبت کند که با قرعه سختی در لیگ امسال مواجه شد و این مربی در همان ابتدای راه با مدعیان بالای جدول مبارزه کرد و با کنار زدن تمام رقیبان مستقیمش بود که رفتهرفته اختلاف امتیاز را در صدر جدول افزایش داد. درواقع گل محمدی در بدترین زمان ممکن روی نیمکت پرسپولیس نشست. همانطور که گفته شد شرایط تیم به خاطر رفتن کالدرون و حاشیههایی که بعد از آمدن گل محمدی شکل گرفت خوب نبود و فشار زیادی روی خود این مربی وجود داشت. حالا در این شرایط پرسپولیس با رقبای بالای جدولی هم باید بازی میکرد، ولی خوشبختانه گل محمدی توانست این برهه سخت را رد کند. و جالب اینجاست وقتی بحران کرونا لیگ را به تعطیلی کشاند باز هم انگیزه پرسپولیس کاهش پیدا نکرد و در روزهایی که بحث تعطیلی لیگ مطرح بود و رقبا دنبال راهی برای فرار از بازی در زمین بودند پرسپولیسیها مثل تیمی که برای اولین بار جام قهرمانی میگیرد، منتظر شروع مسابقات بودند و گویی که آنها نبودند در سه فصل گذشته این افتخار را به دست آوردند. و همین ویژگی و صفات است که پرسپولیسیها را از سایر تیمها متمایز کرده است. هیچ موفقیتی در زندگی اتفاقی به دست نمیآید و آدمی که همیشه در اوج ایستاده با سختی و تلاش این جایگاه را تصاحب کرده است و این سادهترین حرفی که میشود درباره بازیکنان پرسپولیس گفت.
قهرمانی چهارم پرسپولیس شاید روی کاغذ به اسم گل محمدی نوشته شود، ولی سهم برانکو و کالدرون در این موفقیت محفوظ باقی میماند. چون این برانکو بود که بازیکنان پرسپولیس را جنگجو و خستگیناپذیر تربیت کرد و روحیه شکستناپذیری را در این تیم زنده کرد . این کالدرون بود که به تیم برای گرفتن قهرمانی دوباره انگیزه داد. یکی از نگرانیهایی که اول فصل وجود داشت این بود که بازیکنان پرسپولیس از قهرمانی اشباع نشوند ولی این مربی باتجربه آرژانتینی در تمرینات آنقدر انرژی و تلاش از خود نشان میداد که بازیکنان هم انگیزه گرفتند. و مسئله مهم دیگری که خیلی خیلی در حفظ روحیه سرخها ثاثیرگذار بود اتحاد رقبا و سنگهایی بود که از هر طرف به سمت تیم پرتاب میشد. حتی تا همین اواخر هم شاهد این اتفاقات بودید و بماند که چقدر تلاش شد تا لیگ نوزدهم ناتمام بماند تا جام به پرسپولیس نرسد . حتی الآن هم که پرسپولیس با امتیاز۱۷ اختلاف قهرمان شده است، عدهای تلاش میکنند قهرمانی این تیم را با یکمشت اراجیف تکراری زیر سوال ببرند. به پرسپولیس حکومتی لقب میدهند و قهرمانی این تیم را نتیجه حمایت وزیر ورزش میدانند. میگویند رقبا را تضعیف کردند تا پرسپولیس و از این قبیل صحبتها که تکرار آن لوث و بیمزه شده است.
سپاهان، تراکتور، استقلال و شهر خودرو تیمهایی بودند که از ابتدای فصل با پرسپولیس بر سر قهرمانی جدال داشتند. صرف نظر از اینکه این ۴ تیم با چه تدارکاتی پا به پا لیگ نوزدهم گذاشتند ، چقدر هزینه کردند و چه بازیکنانی را جذب کردند و پرسپولیس که مدافع عنوان قهرمانی ی بود با چه تجهیزاتی. در پاراگراف بالا گفته شد که برانکو را چطور فراری دادند و خریدهای پرسپولیس و ماجرای اردوی پرحرف و حدیث ترکیه و اینکه این تیم نتوانست در پیش فصل بازی تدارکاتی داشته باشد را هم که حتما به خاطر دارید. بماند که کمیته انضباطی چند بار بازیکنان پرسپولیس را در نیم فصل اول محروم کرد و حتی سرمربی تیم را. همانطور که اشاره شد کالدرون الان در پرسپولیس نیست و این جدایی دقیقا در تایمی اتفاق افتاد که استراماچونی هم از استقلال رفته بود و قبل از آنهم دنیزلی از تراکتور جدا شده بود. سرمربیان پرسپولیس و استقلال به یک دلیل جدا شدند، ولی سرمربی تراکتور بخاطرعدم نتایج لازم برکنار شد. هر سه تیم بعدازاینکه مربیان خارجی خود را از دست دادند به سراغ مربی ایرانی رفتند. پرسپولیسیها طی توافقی که با شهر خودرو کردند گل محمدی را که سابقه پوشیدن پیراهن این تیم و هدایت تیم در لیگ دوازدهم را داشت جانشین کالدرون کردند. استقلالیها هم سراغ بازیکن و مربی سابق خود یعنی مجیدی رفتند و نیمکت تراکتور به دست الهامی رسید. شرایط پرسپولیس و تراکتور بعد از آمدن مربی ایرانی از قبل هم بهتر شد. پرسپولیس بدون باخت به راهش ادامه داد و قهرمان زودهنگام لیگ شد و تراکتور هم مدعی کسب سهمیه است. در این میان فقط استقلال بود که با مجیدی نتیجه نگرفت و این اتفاقی بود که از ابتدا پیشبینی آن وجود داشت. مدیران استقلال با فشار هواداران سراغ گزینهای رفتند که فاقد تجربه و دانش لازم برای رهبری این تیم پرهوادار بود و اگر امروز این تیم شانس کمی را برای کسب سهمیه دارد به خاطر گرفتن همان تصمیم احساسی و غلطی است که در انتخاب سرمربی داشت. یکی از کارهای خوب انصاری فر سماجت برای جذب یحیی گل محمدی بود که نتیجه آن را میبینیم.و غیرازاین نقدهای زیادی میشود به مدیریت پرسپولیس گرفت. بهطور مثال چرا تیمی که قهرمان شده است خرید خارجی خوب نداشت و مدیران، بودجه باشگاه را برای مهاجمان بیکیفیت هدر دادند؟
وضعیت آشفته خط حمله تیم خودش گواهی است بر اثبات اینکه پرسپولیس چه رنجی در این فصل تحمل کرده است. جونیور، استوکی و اوساگونا هر کدام به دلیلی به درد پرسپولیس نخوردند و از ابتدای فصل تا به الان پرسپولیس همچنان در به در به دنبال یک مهاجم خوب است که بتواند در کنار علیپور استفاده کند. گاهی امیری در خط حمله بوده است که ذاتا وینگر است و عبدی و روستایی و برزگر هم که آنقدر جوان و کمتجربه هستند که کمتر مربی ریسک استفاده از آنها را بهجا میخرد. درواقع تیم قهرمان، این فصل را عملا با یک مهاجم ششدانگ در سطح لیگ برتر که علیپور باشد شروع کرد و به پایان میبرد .حالا خط حمله سایر گروهها را ببینید. در سپاهان اصفهان، مهاجمانی مثل کیروش استنلی، سجاد شهباززاده و محمد محبی و علی قربانی هستند. شیخ دیاباته،مهدی قائدی ، ارسلان مطهری و مرتضی تبریزی هستند. تراکتوریها ساسان انصاری، محمدرضا آزادی، رضا شکاری و عکاشه حمزاوی را دارند. نیم فصل کوین فورچونه را داشتند. یونس شاکری، حسین مهربان، روح الله سیف اللهی، روح الله باقری و محمد قاضی مهاجمان شهر خودرو هستند که برخی از آنها جدا شدند. اسامی که نام بردیم قابل مقایسه با پرسپولیس نیست و بسیاری از این بازیکنان جزو نفرات باتجربه و گلزن ادوار گذشته محسوب میشوند. این لیستی هم که اشاره شد فقط شامل مهاجمان تیمهاست و بگذریم که گروههایی که نام بردیم هر کدام چند بازیکن خارجی و ستاره اسمی دارند. اگر تغییراتی هم بوده بیشتر از آنکه منجر به تضعیف گروهها شود، در راستای تقویت آنها بوده است و تصمیماتی که گرفته شد در چارچوب همان باشگاه بود.نکته اینجاست پرسپولیس قدرت خود را نه از وزیر و وکیل که بااراده و پشتکار بازیکنانش و هوش و درایت کادرفنی اش میگیرد .الان سههفتهای میشود که پرسپولیس بدون مدافع چپ تخصصی مقابل حریفانش قرار میگیرد اما مربیان تیم اجازه این مشکل برای تیم درسرساز شود وگل محمدی بدون اینکه بهانه بیاورد امیری را که خصوصیاتی تهاجمی دارد در آن پست قرار میدهد. آنهم در شرایطی که شجاع خلیل زاده به ناحق محروم شد. حتما لیست نفرات ذخیره پرسپولیس مقابل نفت مسجد سلیمان را هم دیدید که امثال حسین پور و احسان حسینی را شامل میشد تا یادآوری روزهایی را کند که پرسپولیس محروم بود و قهرمان شد. و این فرق پرسپولیس است با گروههایی که به رغم برخورداری از یک دو جین ستاره اسمی در این فصل در نتیجه گیری ناکام بودند؛ گروههایی که گاه داوری را بهانه کرده و دمی شوی کرونایی راه انداختند. اما در همان روزهایی که همه دنبال تعطیلی لیگ بودند یحیی سربازانش را برای پوکر تهییج میکرد.