مهدی وفامنش – خبرنگار: در روزهایی که همه سرگرم حواشی نقل و انتقالات و استعفای یحیی هستند، دومین خرید خارجی نیمفصل لیگ نوزدهم هم با جیبی پرپول ایران را ترک کرد
قرارداد اوساگونا یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان و قرارداد استوکس ۱۵۰ هزار دلار به باشگاه پرسپولیس تحمیل کرد. خروجی این ۲ خرید رویهم یک گل و یک پاس گل بود. وقت آن نرسیده در مورد هدر رفتن پول پرسپولیس تحقیق دقیقتری صورت بگیرد؟
مهدی وفامنش
امروز فوتبال در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان درآمدزاست و حتی حکومتها و دولتها با مالیاتهایی که از بازیکنان دریافت میکنند از فوتبال سود میبرند، اما این ورزش در کشورهایی همانند ایران فقط هزینه زاست و دولت نهتنها از فوتبال سود نمیبرد، بلکه گاهی نتیجه برعکس دارد البته نهچندان مستقیم.
مثلاً در پرسپولیس تیمی با دستوپا و پنجره بسته به فینال میرسد. واقع بینانه که نگاه میکنیم میبینیم با این تعداد محروم و مصدوم و غایب شانس قهرمانی نداریم ولی حداقل نایبقهرمانی میتواند ما را به یک رقم چند میلیون دلاری برساند و حجم زیادی از بدهیهای معوقه را پاک کند اما بعد از مدتی متوجه میشویم نهتنها حجم زیادی پاک نشده بلکه بدهیها بیشتر هم شده است. ولی آب از آب تکان نمیخورد. مدیر عوض میشود و مدیری دیگر جایگزین میشود. دوباره پول میرسد که یک بدهی بزرگ تسویه شود بازهم میبینیم نهتنها بدهی تسویه نشد و پول تمام شد باز مدیر عوض میشود و بدهی سنگینتر از قبل و هیچ مرجع و محکمهای هم نیست که بپرسد پولها کجا خرج شد و با اینهمه حجم ورودی پول چرا بدهی روی بدهی میآید.
دوباره روز از نوع و مدیری نو.
البته این مدیر چندان نو نیست، خاطرات زیادی از مدیر در اذهان وجود دارد.
همه میگویند امیدواریم از دوران گذشته درس گرفته باشد و باتجربهتر شده باشد. دوران، رافائلها، زیاد شعبو ها ، لژیونرهای بیکیفیت سوری و عراقی، رفتوآمدهای مربیان خارجی و کلی داستان دیگر.
اما نه…
ظاهراً تنها چیزی که عوضشده عدد سال و ماه و مقداری هم ظاهر.
این بار صحبت از مربی خارجی نیست. چون مربی خارجی هست و آنهم بعد از گذشت چند هفته ناامید کننده، دوباره پرسپولیس روی ریل امتیازگیری و صدرنشینی قرارگرفته است.
اما…
دوباره تغییر. فکر کردیم دوباره سرمربی خارجی است چراکه شنیده بودیم بعد از باخت در مشهد، تماسها به کرواسی ختم شده بود و حتی قرارومدار ادامه تماس به تهران موکول شده بود که ورق برگشت و مربی ایرانی که از ابتدای فصل و در دوران مدیریت عرب منتظرش بودیم بالاخره سرمربی شد. بهترین گزینه داخلی برای پرسپولیس. اما… این بار چک برگشت.
خدایا یعنی قرار نیست آرامش ادامه داشته باشد؟ دوباره تهدید و شکایت مدیر باشگاه دیگر برای چک حدود ۶ میلیاردی.
اما ظاهراً داستان خارجیها قرار نبود تمام شود.
شو آغاز شد. هرروز یک نام، یک رزومه و …
خدا به خیر کند.
رسیدیم به یک نام عجیب؛ آنتونی استوکس
از کوچک و بزرگ هوار زدند که این آدم به خودش هم متعهد نیست اما گفتند سرش به سنگ خورده و خواب خوب دیده متحول شده است. مدیر زخمخورده قبلی این بازیکن گفت: این برای شما نان وآب نخواهد شد و قاتل نان میشود بازهم توجیهات زیبا. بالاخره بعد از میهمانی ۲ هفتهای در دوبی قرارداد منعقد شد. صحبت از فتح شد ، خواستن مورخان بنویسند چنین قراردادی را که حتی مو لای آن نمیرود که به ضرر پرسپولیس تمام شود.
طرف در پرسپولیس نهتنها مجموعاً ۷۰ دقیقه همبازی نکرد بلکه در ۳ مسابقهای که اکثراً از حدود دقیقه ۷۰ به زمین آمد یک گل هم نزد.
هرچند یکجوری از تأثیرگذاریاش در گل دوم پرسپولیس در دربی سخن گفتند انگار بهعنوان پزشک جذب تیم شده و به طرز معجزهآسایی تأثیر در یک گل داشته است.
بعد هم رفت که رفت. حالا ۱۵۰ هزار دلار بودجه که میتوانست ۱۰ مشکل دیگر را حل کند به باریکی مو شد و درزی عمیق در قرارداد ایجاد کرد.
عجیبتر اینکه مدیر رفت بازهم کسی نگفت حکایت این قرارداد چه بود و مدیر بعد هم که آمد نگفت چرا شکایتی به فیفا نکردند؟!
علاقمندی های جذب خارجی فقط به استوکس ختم نشد بلکه پای اوساگونا را هم به پرسپولیس باز کرد. راستی مگر سرمربی مشخصشده بود؟ یا سرمربی لیست خرید داده بود؟
این بریدهای از اولین مصاحبه یحیی در تمرین پرسپولیس است؛
در حاشیه تمرین پنجشنبه ۲۶ آذرماه گذشته این تیم در جمع خبرنگاران درباره خریدهای جدید تیمش که آیا با مشورت با او جذبشدهاند یا خیر؟ گفت:«در حال مذاکره با استوکس هستیم. درباره اوساگونا ۱۰ روز قبل با من مشورت کردند و من هم تأیید کردم. وقتی در شهر خودرو هم بودم، میخواستیم با این بازیکن مذاکره کنیم. امیدوارم برای تیم مؤثر باشد.»
اوساگونا هم رسماً جدا شد و یک داغ یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی دیگر با تنها یک گل زده و خاطرات دربی حذفی روی دل مان گذاشت.
مجموعاً حداقل حدود ۵ و نیم میلیارد تومان هزینه شاید ۲ برابر بودجه بسیاری از تیم های لیگ آزادگان و معادل بودجه کل یک تیم لیگ برتری!
البته جدای از مخلفات دیگری که برای حضور این ۲ بازیکن در نظر گرفته شد از بست نشینی ۲ هفتهای ۲ نماینده باشگاه در دوبی تا هزینه مسکن و …
حالا داستان های عجیب دیگر هم بماند.
آن مدیر هم رفت به راحتی رفتن مدیران دیگر.
بابت چی؟
همه میدانند که قرار نیست در مدیریت اینگونه باشگاهها سوال و جواب محکمی پس داد و وقتی رفتن دیگر آب از آب تکان نمیخورد چرا دغدغه فردای پرسپولیس و بدهکاران را داشته باشند؟ مهم نیست داستان چک و رضایتنامه ۶میلیاردی چه میشود؟ مربی که رفت و میدانیم چرا رفت و ضرری که اگر تنها یک مسابقه زودتر اقدام میکردیم حالا حداقل بدهی میلیاردی روی دستمان نگذاشته بود .
وقتی مدیری پیش خودش حساب میکند تا فلان مربی شکایت کند یا فلان بازیکن حکم بگیرد لیگ تمامشده و رفتهام پس نفر بعدی ملزم به پاسخگویی خواهد بود دیگر چه فشاری وجود دارد؟ مدتی در صفحه اول تلویزیون و سایت و روزنامهها قرار میگیریم بعد به بهانه فلان و بهمان میرویم و یک وعده افشاگری هم میدهیم. و تمام.
آب از آب تکان نمیخورد.
تصوری که در مورد ویلموتس میشد!
حالا مدیر بعدی چه گناهی کرده که باید جور اشتباهات من را بکشد مهم نیست، من همچنین مشکلاتی در بدو ورودم داشتهام. اما نمیخواهد قبول کند که تنها با وعده حل همین مشکلات راضی به آمدنش میشوند!
از طرف دیگر نیز تا برخی بیانیه نویس هم دور و اطراف آدم باشند سریع میگویند کاتب بنویس و مظلومنمایی را شروع کن آنوقت بیاوببین چه مرثیهای مینویسد که آدم دلش میخواهد فقط برای مظلومیت عصر معاصرش هقهق گریه کند.
آمدنش بهر چه بود؟

پیروزی نیوز - آمدنش بهر چه بود؟
مطالب مشابه
درباره نویسنده
sahar darabpour مشاهده تمام مطالب