شیوا دورانگر – خبرنگار: این روزها بازگشت استراماچونی به یکی از دغدغههای اصلی برخی مسوولان تبدیلشده، طوری که انگار موضوع مهمتری در این کشور وجود ندارد!
نماینده مجلس جای اینکه، به مشکلات مردم استان خود توجه کند یا به دنبال رفع مشکل بیکاری و ازدواج جوانان باشد،پیگیر بازگرداندن سرمربی استقلال است.صداوسیما هم دربست در خدمت این باشگاه است و تبدیل به تریبون رسمی استقلال شده است.کار بهجایی رسیده که در همه شبکههای تلویزیونی و رادیویی درباره این موضوع بحث میشود و این مساله فقط به برنامههای ورزشی معطوف نبوده و بهطور مثال در برنامه سلام صبح بخیر از وزیر ورزش میخواهند، نامه باشگاه استقلال برای بازگشت استراماچونی را موردبررسی قرار دهد. فقط مانده صداوسیما با خود این مربی مذاکره کند،چون برخی مجریان تلویزیون که تمایلات رنگی آنها بر کسی پوشیده نیست عملاً در تلاش هستند تا وزارت ورزش و فدراسیون را برای تغییر قانون تحتفشار بگذارند.
جالب اینجاست چندی قبل یکی از همین مجریان با زیر سوال بردن قهرمانی پرسپولیس از دخالت وزیر ورزش در تعیین قهرمان لیگ سخن گفته بود.گرچه درنهایت به خاطر واکنش شدید مردم و برخورد مدیران شبکه یک مجبور به عذرخواهی شد،ولی بازهم به یاوهگوییهای خود ادامه داد و مدعی شد همچون گالیله جرمش گفتن واقعیت بوده و او را مجبور کردهاند تا حرفش را پس بگیرد! گرچه این مجری هیچگاه برای اتهامات پوچ خود دلیل و مدرکی نیاورد.ایضاً قبل و بعد از او نیز.
بهطور مثال وریا غفوری بعد از برد نوبرانه تیمش مقابل پرسپولیس در جام حذفی که به لطف اشتباهات داوری به دست در توییتر متنی را با این مضمون منتشر کرده بود که ما فقط یک تیم را نبردیم، بلکه یک قدرت را شکست دادیم. البته این رفتارها از سوی استقلالیها تازگی ندارد و آنها عادت کردهاند موفقیتهای پرسپولیس را لوث کنند.درواقع سالهاست با توجیهات بیسروته در حال گول زدن خود هستند و هر بار که دچار ناکامی میشوند میگویند پرسپولیس تیم حکومتی است. ولی میبیند همین حکومتی که داعیه حمایتش از رقیب را دارند به دنبال دور زدن قانون برای بازگردان استراماچونی است.تا جایی که نماینده گرگان کارهایش را رها کرده و پیگیر آمدن استراماچونی به استقلال است.غلامرضا منتظری گفته است برای اینکه استقلال مبلغ سنگینی را بابت شکایت این مربی نپردازد بهتر است که وی بازگردد تا در بیتالمال صرفهجویی شود.این نماینده مجلس حتی از وزارت ورزش هم خواسته است که در این امر به استقلالیها کمک کند تا زودتر این مشکل حل شود! اعضای هیاتمدیره استقلال هم به هر نهاد و ارگانی که تصور کنید نامه زدهاند تا مسیر بازگشت این مربی ایتالیایی را همواره کنند;از قوه قضاییه گرفته تا وزارت امور خارجه. اما بهراستی چرا برای بازگشت برانکو یا کالدرون کسی تلاش نکرد و حرفی از بیتالمال نبود؟بازگرداندن این دو مربی پیشکش،حالا که آنها برای دریافت مطالبات خود به فیفا شکایت کردهاند چرا کسی قدم از قدم برنمیدارد؟ عنقریب است که پرسپولیس محروم شود، اما همه فکر و ذکر مسوولان شده تقویت استقلال.
جالب اینجاست که علیرغم تأکید سازمان لیگ بر اجرای قانون،استقلالیها خیلی قرص و محکم به هواداران خود اطمینان میدهند که این مربی را دوباره به ایران خواهند آورد. تا جایی که سرپرست آبیها به هواداران تیمش وعده داده است نسبت به بازگشت استرا پس از مسابقات دور گروهی لیگ قهرمانان امیدوار باشند! بهراستی اینهمه اطمینان از کجا میآید؟ آبیها به پشتوانه چه کسی به هواداران خود قول میدهند؟ یکی مثل علی فتحالله زاده که حرفوحدیثهایی زیادی درباره علت کنار گذاشتنش از مدیریت استقلال مطرح بد و حتی از سوی حسن روشن متهم به زمینخواری و کلاهبرداری شد،ف کجای معادلات این فوتبال است که فدراسیون را به خاطر مخالفت با حضور استراماچونی تهدید میکند؟ جناب شوالیه که جای خود را در این فوتبال خالی میداند، باآنهمه کبکبه و دبدبه هنوز نمیداند که فیفا در امور داخلی فدراسیونها دخالت نمیکند و میگوید اگر استقلال نامهای به فیفا یا AFC بفرستد، بگوید با مربی خارجی قرارداد بستم و فدراسیون فوتبال با آن مخالفت میکند، با فدراسیون ایران برخورد خواهد شد! فتحالله زاده گفته است: برای لغو این قانون با سازمان بازرسی صحبت کرده است. و آنها به سعادتمند گفتهاند که ازنظر آنها برگشت استراماچونی مشکلی ندارد و میتوانند این مربی را برگردانند؟
بهراستی اگر به قانون فدراسیون ایراد وارد است و آبیها میتوانند با تهدید به شکایت در فیفا به خواسته خود برسند چرا دست به دامان وزیر و وکیل و نمایندههای مجلس شدهاند؟ واقعیت این است که استقلالیها از روز اول دنبال دور زدن قانون بودند. درحالیکه همه تیمها مربی فصل بعد خود را انتخاب کرده و لیست نفرات را هم بر اساس نظر سرمربی بستند. سپاهانیها علیرغم اینکه به دنبال جذب مربی خارجی بودند، اما قید این کار را زدند و نوید کیا کمتجربه را انتخاب کردند. پرسپولیسی هم باوجود استعفای یحیی این مربی را حفظ کردند و استقلال و همچنین تراکتوریها، تنها باشگاههایی بودند که هنوز سرمربی خود را انتخاب نکردهاند. به نظر میرسد که آنها میدانند که راهی برای دور زدن این قانون خواهند یافت. و جالب اینجاست که هر دو باشگاه در صدر معترضینی بودند که تلاش داشتند لیگ را به بهانه کرونا لغو کنند تا پرسپولیس قهرمان نشود و طی این مدت تهمت و توهینی نبود که به تیم قهرمان نداشتند. دو تیمی که برای سرپوش گذاشتن روی ناکامیهای خود همواره بحث جانبداری دولت از پرسپولیس را مطرح میکردند. اما با اتفاقات اخیر ثابت شد کدام تیم تحت حمایت حکومت قرار دارد. گذشت زمان خیلی از واقعیتها را مشخص کرد.
پرسپولیسیها در این مدت خیلی تهمتها شنیدند و تحتفشار بودند، ولی همیشه تلاش کردند در زمین جواب حاشیهسازی رقبا را دهند، ولی خوشحالیم که این اتفاقات رخ داد تا حقانیت پرسپولیس به همه ثابت شود و مشخص گردد که این تیم نه تنها موردحمایت هیچ قشری نبوده، که مورد ظلم هم قرارگرفته است. حداقل امروز پرسپولیسیها با سند و دلیل میتوانند بگویند که تیم حکومتی کیست؟
ماجرای استراماچونی مشت نمونه خروار است. وضعیت فعلی دو باشگاه خود گویای همهچیز است. پولسازترین تیم ایران درگیر بیپولی است و چیزی نمانده محروم شود، اما باشگاه رقیب دو برابر قبل به مربی ایتالیایی سابق خود پیشنهاد مالی میدهد و یک عده نادان هم میگویند با بازگشت استراماچونی در بیتالمال صرفهجویی شده است! بهراستی چرا افراد متمول و بانفوذ باید در هیاتمدیره استقلال باشند، ولی در پرسپولیس حتی یک عضو اقتصادی نباشد؟ تا کار بهجایی برسد که پروندههای شکایت پرسپولیس به مرحله اخطار برسد و این باشگاه نتواند ستارههای خود را حفظ کند. ولی میبینیم که آبیها بدون مشکل با ستارههای خود تمدید کرده و بازیکن جذب کنند. تا جایی که مدیرعامل استقلال صراحتاً اعلام میکند درصورتیکه علی کریمی در استقلال بماند حاضرند بالاترین رقم قرارداد ایران را با او منعقد کنند! بهراستی مگر استقلال هم مثل پرسپولیس دولتی نیست، پس چطور میشود که یک تیم قادر به تأمین پیشپرداخت بازیکنان جدید خود نیست، اما یکی دیگر برای یک ستاره خودش اینچنین ولخرجی میکند؟