روی نیمکت سرخپوشان جوانانی نشستهاند که هرگاه به آنان اعتماد کردیم خوش درخشیدند. حضور عبدی، روستایی و حسینی نشان از غنای نیمکت ما دارد. آینده پرسپولیس را با آمادهسازی روحی و فنی جوانان تضمین کنید.
پرسپولیس در عین شایستگی نتیجه را به حریف خود واگذار کرد. الدحیل درحالی برابر پرسپولیس در موضع ضعیفتری قرار گرفت و نتوانست مدعی عرض اندام برابر پرسپولیس باشد که به فوتبال مالکانه و تحمیل برتری خود مینازد. اتفاقی که در این بازی روی نداد.
الدحیل، امتیازات این بازی را با حمایت کنفدراسیون و داور مسابقه از آن خود کرد. داوری که خیلی باهوش و بر کار خود مسلط بود. دقیقا میدانست که چه کند و این تعارفبردار نیست. مهمترین نکتهای که چنین نتیجهگیری را باعث میشود عدم وحدت رویه او در قضاوت صحنههای مشابه بود که به فاصله کمی از هم اتفاق میافتادند.
صدور مجوز بازی برای مهدی بنعطیه هم هر چند براساس موازین قانونی صورت گرفت ولی چه در استفاده از این موازین و چه در نحوه انجامش بسیار شائبه برانگیز بود.
*با همه اینها بازنده نبودیم اگر…
با وجود همه اینها نباید نادیده گرفت که پرسپولیس بازنده نبود اگر این همه مشکل گل زدن نداشت. در اینجا صحبت درباره موضوع مثل حرکت روی لبه تیغ است.
برای توضیح بهتر، چند سال به عقب برمیگردیم. روزگاری که بازیکنی مثل مهدی طارمی را داشتیم. مهاجمی که الان آرزوی یکی مثل او را داریم. گل میزد و گلهای زیادی هم نزد اما کم نبودند پرسپولیسیهایی که هرچه میخواستند به او میگفتند. میخواستند از پرسپولیس برود حتی وقتی آقای گل میشد. میگفتند آنها دق میدهد و اصلا مهاجم نیست، حتی وقتی آقای گل میشد. میگفتند برای بهتر شدن پرسپولیس، مهاجمی بیاید که تازه در یک تیم دیگر با فشار کمتر نصف او گل زده بود. در همان زمان برانکو به نکتهای بدیهی اشاره کرد. خیلی از این فرصتها بهخاطر ویژگیهای فنی طارمی یا از سوی خود او یا بهواسطه حضور و حرکت او ایجاد میشود.
معنای این سخن آن بود که بازیکن را به دلیلی مزیتی نکوبید که برای تیم دارد. البته کو گوش شنوا. هرچه برانکو بگوید برای بعضی فقط ادا و اطوار بود.
حالا چرا این مثال را آوردیم. حکایت این روزهای پرسپولیس است. پیشبینی نمیشد پرسپولیس باتوجه به فراوانی تغییرات، بتواند با این کیفیت بازی کند. حالا که بازی کرده بالاخره توقعاتی وجود دارد. یعنی جای افسوس است که یک تیم بتواند اینطور بازی کند و بعد بهخاطر گل نزدن ثمره کار خودش را نبیند. این شرایطی است که بهتر از هرکسی، یحیی گلمحمدی میتواند آن را لمس کند. از سوی دیگر حل مشکل گلزنی با بردن توان تیم به این سو کار عاقلانهای نیست میتواند با ایجاد اختلال در ساختار دفاع فاجعهآفرین شود. دقیقا در این شرایط است که باید به بهرهبرداری بیشتر از حملات برای ایجاد موقعیت و گلزنی پرداخت.
*این خط حمله مکمل میخواهد
در این میان باید توجه داشته باشیم پرسپولیس تیمی با تغییرات زیاد است. این مشکل را الدحیل نداشته است. همچنین در شارجه با این مساله روبهرو نبودهایم. سه بازیکن برزیلی این تیم که در ۸ گل از ۱۱ گل این تیم در سه بازی اخیر حضور داشتهاند مدتهاست با هم بازی میکنند. حالا به فاز تهاجمی پرسپولیس توجه کنیم. ترابی و علیپور در چند درصد گلها نقش داشتند. حالا نیستند. این جابهجایی تا جواب بدهد. زمان میبرد. در اینجا هم نقش تاثیر فردی بازیکنان بیشتر میشود. ما هم میخواهیم نگاهی منصفانه داشته باشیم. یعنی همه اینها را مطرح میکنیم تا بگوییم با علم به همه اینها مسایلی را مطرح خواهیم کرد. ورودی و خروجی پرسپولیس مشخص است. به نظر نمیرسد خود گلمحمدی هم مخالفتی با این مساله داشته باشد که این خط حمله تقویت لازم دارد. اینکه پول و نفرش موجود باشد یا نه، بحث ثانویه است اما قبل از آن باید مطمئن شویم، آنچه که خود داریم زبیگانه تمنا نمیکنیم. فراموش نکنیم که نفراتی مثل عبدی و روستایی را هم روی نیمکت داریم. سرمایههایی که در خوب بودنشان تردید نیست ولی اینکه با تیم چفت و بست شوند یک موضوع دیگر است.
*آل کثیر خوب تا قبل از زمانبندی
تا این لحظه تکخال خط حمله، عیسی آلکثیر است. وقتی در ذهنمان او را کنار علی علیپور قرار میدهیم احساس میشدند. به دلیل ندادن توضیحات کافی یحیی، معلوم نیست او بازی با تک مهاجم را از ابتدا در ذهن داشت یا با رفتن علیپور به این سیستم رسید؟ آلکثیر تا اینجا مهاجمی نشان داده که مدافعان نمیتوانند از او غافل شوند. سرعت خوبی دارد. خوب هم شوت میزند هرچند بسیار کم از آن استفاده میکند. بهطور کلی مهاجمی است که دفاع نمیتواند آسایش داشته باشد. اینها باعث خلق موقعیت میشود. مشکل از آنجا شروع میشود که قرار است موقعیت تبدیل به گل شود. حالا یا او خود باید کار را تمام کند یا مهاجم دیگری که فعلا در کار نیست. آلکثیر برای این بخش با مشکل زمانبندی روبهرو میشود. یا یک گام جلوتر است یا یک گام عقبتر. این باعث میشود او آن مهاجم تیغدار نباشد. بخشی از آن را خود باید حل کند و بخشی دیگر باید در آشنایی بین او و دیگر نفرات مرتفع شود.
*رمضانی یا عبدی
و اما دیگر خرید پرسپولیس برای خط حمله، آرمان رمضانی است. درمورد او فعلا تلقی این است که او دچار سردرگمی شده است. برای تبدیل شدن به آنچه انتظار میرود خودش بودن را فراموش کرده است.
از لحظه ورود، آرام و قرار ندارد. بسیار تلاش میکند و میدود. برای تیم، میخواهد هر کاری انجام دهد ولی به نظر قبل از هرچیز باید خودش باشد. باید یک مهاجم باشد. این وضعیت فشار را روی او زیاد کرده و این میتواند مشکلساز شود. به هر حال اصرار یحیی به بازی دادن او نشان میدهد روی یک فکری جذبش کرده است. شدن و نشدنش بحثی برای آینده است. تا اینجا شرایط خوب نبود ولی باید بداند فرصت دارد. در این میان سوال دیگر این است که حالا چرا از مهدی عبدی، استفاده نشود. در نوع بازی شاید نزدیکترین بازیکن به علیپور، او باشد البته اگر هرز دویدن در زمین را بر طرف کند. البته بازیکنی مثل روستایی هم داریم که با سر وصدا آمد و حالا دیگر یادی از او نمیشود. البته نکته کلیدی تفکرات تاکتیکی مربی است که امری مخصوص به هر فرد است و لزوما همه چیز از نگاه او قرار نیست آن طور باشد که ما میبینیم.
*امیری، مهاجم نیست
و اما شرایط بازیکنی مثل امیری چه میشود. این روزها زیاد میخوانیم که امیری در خط حمله خوب نبود. راستش را بخواهید نگارنده اصلا فکر نمیکند که او در سیستم پرسپولیس یک مهاجم باشد. امیری با توجه به سرعت و دوندگی زیادی که دارد. گاهیی بازیکنان خودی را هم پشت سر میگذارد و در پوزیشن یک مهاجم قرار میگیرد. به هر حال او را نمیتوان یک مهاجم کلاسیک فرض کرد. امیری بازیکنی است که برای حرکت فضا میخواهد و حرکت زاویهدار در خون اوست. او حتی وقتی در موقعیت شوتزنی است اولویت را به پاس دادن میدهد. پس قضاوت او بهعنوان یک مهاجم درست. جای خوبی هم برای بازی کردن او به حساب نمیآید.
و اما برای این مطلب سراغ چند نفر از قدیمیها هم رفتیم.
*خوردبین:کار رمضانی سخت شد، عبدی میتواند جای علیپور را بگیرد
محمود خوردبین در ارزیابی خود از خط حمله میگوید: «به نظرم بهترین گزینه حال حاضر پرسپولیس از نفرات موجود، آلکثیر است. ولی طبعا او فعلا نتوانسته که جای علیپور را بگیرد. با توجه به اینکه مدت زیادی نیست که در تیم حضور دارد و تغییرات در پستهای هجومی هم زیاد بود، غیر از این هم انتظار نمیرفت. البته او یک چیزهایی از خودش نشان داده است ولی الان نمیشود که قضاوت کرد. باید بیشتر زمان داد.»
درمورد آرمان رمضانی شرایط کمی متفاوت است. البته او هم زمان میخواهد ولی باید درک کند که به چه تیمی با چه توقعاتی آمده است. به نظرم کار او سختتر خواهد بود. در این شرایط، شاید استفاده از مهدی عبدی که فضای تیم را میشناسد هم به تیم کمک کند و هم فشار را از روی دیگر مهاجمان کم کند. به نظرم او ویژگیهایی دارد که بتواند جای علیپور را پر کند.»
درمورد وحید امیری هم باید بگویم او بازیکنی است که باید کمی آزاد باشد. بازیکن خط حمله نیست ولی بازیکنی است که میتواند خط حمله را به راه بیندازد به ویژه وقتی با بشار کنار هم باشند.
*پنجعلی: این بچهها زمان هماهنگ شدن نداشتهاند
برای تحلیل بهتر سراغ یکی از برجستهترین مدافعان فوتبال ایران میرویم که با مهاجمان زیادی در دوران فوتبال سرو کله زد.
او ابتدا میگوید؛ من هنوز هم میگویم خدا را شکر وقتی فوتبال بازی میکردم. ناصر محمدخانی در تیم مقابل ما بازی نمیکرد. او نمونه یک مهاجم کامل بود. شما برای ارزیابی مهاجمان، آنها را کنار او بگذارید. منظورم مقایسه کردن نیست. کمی به دوره جدید بیاییم، در فوتبال خودمان طارمی را مثال میزنم. سرعت دارد. تکنیک دارد. اشراف به بازی دارد و از مدافع نمیترسد. در همین بازی آخرش در پورتو چقدر باهوش بود. از مدافع فرار نکرد. یک پا را ستون کرد و اصلا برای مدافع چاره دیگری جز برخورد نبود. من مدافع بودم. بهترین مدافع هم بود نمیتوانست کاری کند، برخورد حتمی بود.
به نظرم باید به بازیکنان جدید فرصت بدهیم تا اول خودشان را پیدا کنند و بعد آنها را بسنجیم. من تا حدی به آلکثیر امیدوارم. سرعت و فرارهای خوبی دارد. نمیترسد. ولی زمان کم بوده واقعا. اینها باید با هافبکهایشان جور شوند. امیری هم برای خط حمله نیست. حیف است. او بازیکنی است که باید از پشت اضافه بشود. در هافبک و گوش چپ عالی است. حتی دفاع چپ خوبی است. از آنهاست که سخت میشود از او توپ رد کرد.
*رافت: با بیشتر کردن فشار به جایی نمیرسیم
و اما پایان رافت ابتدا میخواهد در مقام دفاع صحبت کند و میگوید: «پشت خط حمله، سه خط دیگر هم وجود دارد. ارزیابی و کارایی مهاجمان بدون توجه به این موضوع ممکن نیست. بازیکنان حمله نخواهند توانست بخشی از کاراییشان را بروز بدهند، چون نزدیک ۵۰ درصد این تیم عوض شده است. خط دروازه، مدافعان کناری که در حمله نقش دارند.هافبکها و خود خط حمله عوض شده است. اصلا فکرش را نمیکردیم همین بازی را که الان میبینیم، انجام بدهند. قطعا مهاجمان خوب کار نکردهاند ولی برای قضاوت باید به این بخش کار توجه کرد.»
وی ادامه میدهد: «آلکثیر به نسبت خوب کار کرد. او رد نفت آبادان با آن مشکلاتی که وجود داشت، خودش را نشان داد ولی زمان لازم دارد. خودم را به یاد میآورم که در بازیهای اول خوب نبودم. آل کثیر به تیم بزرگی آمده و یک راست هم به لیگ قهرمانان رفت. باز هم خیلی خوب است که خودش را نباخت. ما باید حواسمان باشد که بازیکنان اخبار و فضای مجازی را دنبال می کنند. پس باید مراقب فشار روانی باشیم. آنها باید بیشتر تلاش کنند ولی با فشار زیاد هخم به جایی نمیرسیم.»
درمورد رمضانی هم باید بگویم که او بیشتر باید متمرکز باشد. نمیدانم خواسته یحیی از او چیست و این مساله، صحبت را سخت میکند ولی اگر میخواهد موفق شود باید روی زمین هم خوب کار کند. من نسبت به بازیکنانی که کنارم بازی میکردند بازیکن تکنیکی نبودم ولی از ویژگیهای دیگر استفاده میکردم. البته ما بازیکن جوان هم داریم که به نظرم باید روی آنها هم حساب کنیم. مهدی عبدی و امیر روستایی از آن جملهاند. به نطرم ابتدا باید فضای لازم را به آنها هم بدهیم و بعد درباره اینکه چقدر به بازیکن جدید نیاز داریم، صحبت کنیم.