به طرز عجیبی بعد از هر موفقیت و قهرمانی، ماجرایی برای نگرانی وجود دارد. یک روز قرار است برانکو برود، روز دیگر یک نفر دیگر. یک روز باید نگران حکم فیفا برای طارمی باشیم، روز دیگر درگیر اینکه با پنجره بسته چه کنیم.
جدیدترین خبرهای ورزشی پرسپولیس، ایران و جهان را اینجا (کانال تلگرامی روزنامه پرسپولیس) بخوانید. (کلیک کنید)
یک روز نگران کسر امتیاز هستیم و روز دیگر نگران اینکه هشدار میدهند که مبادا سال بعد به دسته پایینتر فرستاده شویم. زمانی در بیم از دست دادن مجوز حضور در فینال هستیم وقتی دیگر باید با داوران بسوزیم و بسازیم.
طبق قاعده، خیلی از اینها نباید اتفاق بیفتد ولی میافتد. اخیرا، آنقدر در پی هم روی میدهد که نمیدانی به کدام فکر کنی. برانکو، فیفا، کسر امتیاز، سقوط، نادری، خلیلزاده، رادو همه در یکزمان. دل آدم میسوزد که با همین شرایط کنونی میتوانست اینطور نباشد. این بنبستی است که مدیران دیروز و امروز به وجود آوردهاند. مصالح و سیمان و سنگش را مسوولان و مقامهای عالیرتبه آوردهاند. مدیران بعدی دیوارهای این بنبست را بلندتر میکنند.
پرسپولیس در بنبستی گیر افتاده است که ثمره سیستم مدیریت دولتی کشور است البته به این معنا که راه خصوصیسازی را برای نجات نشان بدهیم. چون راهی نیست. راهی ساخته نشده است. بیراهه است. ۲ انتخاب وجود دارد. بنبست و بیراهه.
*باید که به خود افتخار کنند
بد یا خوب این هم میگذرد ولی حکایت همچنان باقی خواهد بود. برای ماهها و سالهای بعد هم غیر از این نخواهد بود. این دیگر یک روال سنتی به یک عادت بدل شده است. هوادار پرسپولیس، اسپند روی آتش است. میسوزد، میجهد و دوباره روی آتش مینشیند. مدیرعامل را که میبیند، آنقدر حرف ناگفته و دغدغه ناتمام دارد که نمیداند از کدامیک بگوید.
او فقط میخواهد تیم محبوبش بتواند راه خود را برود. بیش از این نمیخواهد.
و اما بزرگترین دغدغه این روزهای هواداران، برانکو به عبارت بهتر آینده تیمشان است. آیندهای که به پرونده برانکو گرهخورده است.
*رفتار عجیب فیفا در حکم صادره و بنبست حقوقی
در حال حاضر در ذهن همه ما این نکته ملکه شده است که امروز دوشنبه ۲۱ مهر، آخرین فرصت برای پرداخت مطالبه برانکو اجرای حکم فیفا بوده است و با عدم انجام این امر باید منتظر اعلام تنبیه بعدی باشیم. در وهله اول باید گفت خود این تاریخ جای بحث دارد. نامه فیفا در ۲۲ مرداد ابلاغ شد. مهلت ۳۰ روزه بود و با احتساب ۳۱ روزه بودن ماههای تابستان، اگر مهلتی هم بود، دیروز تمام شد.
مساله این است که شاید تمام این استرس بیدلیل باشد و شاید هم نه. در حال حاضر حقوقدانها بر سر موضوع اجماع ندارند و هریک نیز دلیل خود را مطرح میکند. هنوز هیچیک از آنها به سند، قانون، بخشنامه و رویهای اشاره یا استناد نکرده است که بهصورت قطعی بتواند نظر دیگری را رد کند. نه اینکه چنین چیزی وجود ندارد بلکه اشراف حقوقی به شکلی نبوده که چنین موردی مطرح شود.
در حال حاضر، نظریه غالب این است که فیفا در حکم صادره، هیچ اشارهای نکرده است که پرسپولیس بعد از بسته شدن پنجره باید تا تاریخ مشخص بعدی پول را پرداخت کند وگرنه باید منتظر جرائم بعدی باشد. این گروه از حقوقدانها میگویند فیفا ممکن نیست در حالی که هشداری نداده یا مهلتی را مشخص نکرده است به یکباره نامه بفرستد که شما به دسته پایینتر میروید یا امتیازتان کسر میشود. صدالبته، منطقی است و رویه فیفا هم غیر از این نبوده است. در حال حاضر فدراسیون هم با این تفکر پیش میرود و مشورتهای ارائهشده به باشگاه نیز از این قرار است.
در سوی دیگر نفراتی حضور دارند که میگویند وقتی کمیته انضباطی فیفا اعلام نکرده است که شاکی پرونده در صورت عدم دریافت مطالباتش، اعتراض بعدی برای تصمیمهای سختگیرانهتر را چه زمانی انجام بدهد، نشان میدهد که در زمان انشای رای همان مهلتهای ۳۰ روزه به عنوان متر و معیار بوده است و رویه فیفا این هم نیست که شاکی را اینطور بلاتکلیف و پا در هوا نگه دارد.
آنها در این ارتباط به بند سوم از بخش یک ماده ۱۵ مقررات انضباطی فیفا اشاره میکنند که در آن آمده است: «در مورد باشگاهها، پس از اتمام مهلت نهایی فوقالذکر و در صورت تداوم رفتار یا ناتوانی در انجام کامل حکم اتخاذشده در موعد مقرر، محرومیت از نقلوانتقالات تا زمان پرداخت کامل یا انجام حکم غیرمالی اعمال میشود. در صورت تداوم ناتوانی، تکرار دوباره یا نقض جدی یا امکان نداشتن تحمیل ممنوعیت نقلوانتقالات یا هر دلیل دیگری، کسر امتیاز یا سقوط به دسته پایینتر هم میتواند علاوه بر ممنوعیت از نقل و انتقالات در نظر گرفته شود.»
البته در این که یک فرض مطرح میشود. اینکه فیفا اعمال این بند را بهصورت خودکار ندانسته است و شاید این امر به آن معنا باشد که اجرای این بند منوط به درخواست شاکی است.
درواقع انتظار این است که هرگونه تصمیم بعدی کمیته انضباطی فیفا منوط به خواست شاکی باشد.
کارشناسان حقوقی می گویند دلیل این تفسیرهای متفاوت، تغییر قوانین در حدود یک سال قبل و نوع خاص انشای رای است.
*بازهم با برانکو ارتباط نگرفتند
و اما همانطور که گفتیم احتمال زیادی وجود دارد که پرسپولیس در انتظار جرائم بعدی باشد ولی خود این امر منوط به درخواست شاکی پرونده، یعنی برانکو باشد. در این صورت، یک سوال پیش میآید. اینکه آیا باشگاه با توجه به این امر با برانکو ارتباط گرفته است که از او بخواهد نامه جدیدی ارسال نکند یا اگر تصمیم به انجام این امر دارد، چند روزی آن را به عقب بیندازد؟ خود ما فکر میکنیم برانکو خودش برای چند روز هم که شده دست به اقدام جدید نزند ولی در این جا بحث بر سر اقدامات باشگاه است.
*برانکو که دیروز در گفت وگو با رسانهها اعلام کرد با او تماس برقرار نکردهاند!!
دفعه قبل هم که ارتباط گرفتند. یک تاجر را فرستادند که اصلا متوجه نشد برانکو به او چه گفت و مدیران باشگاه حتی این زحمت را به خود ندادند که صحت پیام دریافتی را از خود برانکو یا افراد معتمد، جویا شوند!
*اطلاعات وعدههایی که به هم نمیخواند
مساله بعدی این است که بالاخره چه زمانی پول برانکو پرداخت شود. مسوولان باشگاه بهویژه رسول پناه از ادبیاتی که هواداران، وکیل برانکو بازیکنان حال حاضر در اظهارنظرهای خود نسبت به او به کار میگیرند، ناراحت است. انصافا الفاظ و عبارات خیلی تند و برای بسیاری از ما خارج از تحمل هستند ولی باعث و بانی اصلی چه کسی است؟ رسول پناه در این مدت چند بار با تأکید بر اینکه اهل وعده دادن نیست، زمانبندیهایی را برای پرداخت، اعلام کرد و این اتفاق نیفتاد؟ خب او هم خودش را جای دیگرانی بگذارد که قضاوتش میکنند. عامل این بدبینی چه کسی بوده است؟ اگر افرادی هم به این آتش دمیدهاند، آتش اول را چه کسی روشن کرد؟
رسول پناه همین روز شنبه در جمع هواداران گفت که طلب برانکو ۲ میلیون بود که نیمی از آن پرداخت شد. طلب برانکو که از زمان ورود او به پرسپولیس همین یکمیلیون ۵۵ هزار یوروبود. با دستیارانش مجموع طلب آنها با ۵درصد بهره سالانه به حدود یکمیلیون ۵۰۰هزار یورو میرسید که طبق آنچه اعلامشده، نیمی از این پرداختشده و نیمی دیگر مانده است و همین امر نیز خود جای بحث دارد.
او از سوی دیگر اعلام کرد که باشگاه حدود ۳۵۰هزار یوروی دیگر را هم تهیهکرده است و منتظر است که بقیه این پول هم تهیه شود تا یک جا منتقل شود، البته ابتدا باید با توجه به تحریمهای جدید، راهی برای این امر بیابند.
خب از ۲ حالت خارج نیست. سرپرست باشگاه خود را بهجای هوادار پرسشگر قرار بدهد. در این شرایط چه فکری باید بکند. یا باید تصور کند که از فرصت تحریمهای جدید برای توجیه وضعیت استفادهشده است یا اینکه باید بگوید مدیریت باشگاه و البته بالاتر از باشگاه خود و پرسپولیس را در بنبست و آمپاس قرار میدهند.
*پرسپولیس را در آمپاس نگذارید
وقتی این مقدار پول تهیهشده است. با فرض صحت این ادعا چرا باید منتظر بقیهاش بود؟ چرا همین مقدار را منتقل نکنیم. مگر گفته نشده بود که فیفا خواسته است که هر مبلغی که تهیه میشود، ارسالشده و سند آن ارسال شود تا اگر تسویه هم نشد، حسن نیت باشگاه معلوم شود؟
چرا باید زمان را کشت تا خزانهداری آمریکا، اشکالات کار را برای اجرای تحریمهای جدید شناسایی کند و روزنهها را ببندد؟ آیا منتظریم که این اتفاق بیفتد؟ آیا این تدبیر درستی است؟ آیا همین تدبیرهای نادرست دلیل بروز این مشکلات نیست؟
اصلا آیا منطقی است که اگر تمام پول هم فراهم شد همه آن را از یک کانال بفرستیم؟ قطعا نه. خب اگر این کانال سوخت و پول بلوکه شد تکلیف چیست. قدیمیها هم که تحریم نبودند، میگفتند همه تخممرغهایت را در یک سبد نگذار.
از هر زاویهای به این موضوع نگاه کنیم پولی که تهیه شد باید ارسال شود.
*وقتی پول هست و بشار در آستانه جدایی
احساس کلی ما این است که باشگاه به کمک نهادهای مسوول در حال انتقال پول است ولی نمیخواهد آن را علنی کند. حداقل اینکه دوست داریم اینطور فکر کنیم. ولی مساله این روزهای پرسپولیس فقط داستان برانکو محرومیت نیست. مشکلات دیگری هم وجود دارند که به این پیچیدگی نبودند و خودمان آن را پیچیده کردیم.
یک موردش، ماجرای بشار رسن است. باشگاه ۳۵۰ هزار یورو دارد. در چنین زمانی میتوان پول یک نفر مانند بشار را داد. چون اگر قرار باشد برای حسن نیت مبلغی به برانکو پرداخت شود بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ هزار یورو فرق زیادی نیست و از سوی دیگر اگر قرار باشد افرادی به کمک بیایند و ۴٫۰ هزار یورو پول، قرض بدهند، توان پرداخت ۵۰۰ هزار یورو را هم دارند. از طرفی پرسپولیس هم باشگاه نداری نیست. پولش را الان در اختیار ندارد. از پاداش آسیایی گرفته تا طلب از سامانههای پیامکی و اسپانسرها.
فراموش نکنیم که ۲ میلیون و ۷۶۰ هزار دلار پاداش آسیایی میتواند ۴ میلیون و ۷۶۰ هزار دلار بشود ولی برای اینکه شانسش را داشته باشیم. بشار و شجاع و نادری و رادو اینها را میخواهیم.
*ضررهای چند ۱۰ میلیاردی برای عدم پرداختهای چند ۱۰۰ میلیونی!
به خطر انداختن ۲ میلیون دلار به خاطر ۱۰۰ هزار دلار منطق اقتصادی ندارد حتی اگر آن ۲ میلیون یک فرض تحققنیافته باشد.
تردیدی نیست که رسول پناه امروز، با تاوان بعضی اشتباهات مدیران قبل از خود روبرو است و از این منظر مورد اجحاف است. شاید این حرف او که گرفتن ۱۱۰ میلیارد از کارگزار را موفقیت میداند، موردقبول نباشد ولی باید دید این رقم از دل چه قراردادی بیرون آمد و از سوی دیگر خود او باید متوجه باشد که همان قرارداد اولیه هم در زمان ریاست او بر هیاتمدیره بسته شد.
در مورد مهدی ترابی شاهد بودیم که یک اشتباه ۱۵۰ میلیون تومانی به بهای از دست رفتن ۳۵۰ هزار دلار تمام شد که بیش از ۱۰ میلیارد تومان میشود.
اگر شجاع به دلیل عدم اجرای تعهدات از سوی باشگاه، بتواند قرارداد خود را فسخ کند. در صورت جدایی، علاوه بر لطمه فنی، لطمه مالی ۴۰۰ هزار دلاری وارد میشود. حق فسخی که بشار باید بدهد تا از تیم جدا بشود، آنهم در نیمفصل بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار دلار است. نمیشود نسبت به این اعداد بیتفاوت بود.
*بازهم اقدام مجلس برای استقلال در شرایط فورس ماژور برای پرسپولیس
و اما دیروز درآشفته بازار پرسپولیس نمایندههای مجلس هم وارد معرکه شدند.
احسان قاضیزاده هاشمی نماینده مردم فریمان در مجلس، گفته بود؛ صبح امروز، جلسه مدیران وزارت ورزش و جوانان و جمعی از مسوولان باشگاه استقلال در مجلس شورای اسلامی برگزار میشود تا به مشکلات آن باشگاه رسیدگی شود. دست شان هم درد نکند. فقط مساله این است که چرا هر وقت آنها مشکلدارند، همه برای کمک بسیج میشوند ولی کسی به داد پرسپولیس نمیرسد؟ الان کدامیک از ۲ باشگاه در وضعیت فورس ماژور و غیرقابلبرگشت به عقب به سر میبرد؟ یادمان هست که چند سال قبل هم مسعود سلطانیفر برای جلوگیری از محرومیت استقلال تا مالزی رفت تا رییس کنفدراسیون را ببیند. از این کارها برای ما نکردهاند ولی خب آن دیگران اسم و رسم خودشان را روی پرسپولیس بگذارید. به خدا پرسپولیس هم برای همین مملکت است. اصلا بیشتر از هر تیم دیگر برای این مملکت است.
*این را هم میگذرانیم
و اما همه اینها هم مثل همه آنهایی که درگذشته، گذشت؛ میگذرد. پرسپولیس بالاخره برای خودش یکراهی پیدا میکند و انشاءا… باوجود تلاشهایی که میدانیم همین حالا جاسوسها برای تحریک فیفا علیه پرسپولیس انجام میدهند. امیدواریم که به خیر هم بگذرد. حداقل اینکه ما به امید زندهایم و پرسپولیس هم به نفس و دعای هوادار.