بازیکنی که همه طلبش را گرفته بود، گرچه ایرانی و حبِ پرسپولیسش را در بوق و کرنا میکرد اما یکطرفه فسخ و با تیم قطری قرارداد بست، حالا چه انتظاری از رادوی کروات است که پولش را نگرفته و میگوید تا پولم را ندهید به ایران نمیآیم.
بعد از رفتن غیرمحترمانه مهدی ترابی از پرسپولیس و جدایی علی علیپور، حالا شجاع خلیلزاده هم در فینال آسیا حضور نخواهد داشت و رادو هم احتمالا به ایران بازنمیگردد. گزینههایی که درمورد مدیریت باشگاه اسمشان مطرح است، آنقدر قوی و متخصص به نظر نمیآیند که امیدی نسبت به جمع شدن حاشیههای تیم وجود داشته باشد. بیژن ذوالفقارنسب هم ناامیدانه و با ناراحتی عجیبی درمورد این وضعیت صحبت میکند. این پیشکسوت پرسپولیس مقصر همه این اوضاع و احوال را وزارت ورزش میداند، وزارتخانهای که حالا هم قرار است جانشین رسولپناه را انتخاب کند. گفتوگوی روزنامه پرسپولیس با ذوالفقارنسب را در زیر میخوانید:
– داستان مدیریت پرسپولیس داستان تازهای نیست. در سالهایی هم که قهرمان ایران میشدیم، مشکلات مدیریتی فراوانی وجود داشت و بار دیگر حواشی اوج گرفته و شاهد اتفاقهای عجیبوغریبی در مدت اخیر بودیم.
به هر صورت من یک جای دیگری هم گفتهام، این اتفاقهایی که طی یک ماه گذشته افتاد به اعتقاد من کاملا بیتدبیری بود. شاید جو فوتبال را نمیشناسند که این اتفاقها رقم خورده و این حاشیهها به بیرون درز کرده است.
– با مهندس فائقی صحبت میکردیم، او میگفت مدیریت کردن باید به مثابه مدیریت در اتاق شیشهای باشد اما متاسفانه مدیران ما هرگز آگاهیای از وضعیت موجود ورزش ندارند.
آقای فائقی میگوید مدیریت شیشهای اما من حتی مدیریت در ورزش ایران را ظریفتر از شیشهای میدانم. مدیریت ورزشی شرایط و اصول خاصی را میطلبد. من مقصر اصلی تمام این ماجراها را وزارت ورزش میدانم. وزارتخانهای که باید در انتخاب مدیران مطالعه درستی داشته باشد اما خودشان متخصص نیستند. همه این حواشی حاصل مدیریت بسیار ضعیت وزارت در ۲باشگاهی است که ۶۰سال سابقه دارند. حتی یک روز ۲باشگاه پرسپولیس و استقلال در سالهای ابتدایی تاسیس، اینطور نبوده. این اتفاقها یعنی بیکفایتی و ناتوانمندی افراد تصمیمگیرنده در وزارت ورزش. حالا شما دیگر دنبال چه سوالی هستید، اصل مطلب همینی بود که گفتم.
– مساله ناامیدکننده این است که همین وزارت ورزشی که پرسپولیس و استقلال را به این روز انداخته، حالا میخواهد با همان شیوه سابق، برای پرسپولیس مدیر انتخاب کند. این یعنی یک تسلسل باطل.
باز هم همین تسلسل ادامه دارد که چه کسی آشناتر، نزدیکتر و محرمتر به این آقایان غیرمتخصص در فوتبال است. فاکتورهای انتخاب همین است.
– چیزی که مشخص است، در تصمیمگیریها تخصص و مسایل فنی دخیل نیست.
دنبال چنین مسایلی نیستند. دنبال این نیستند که چه کسی عملکرد بهتر دارد، آورده بیشتری میتواند داشته باشد. کسی آوردهها را نمیبیند.
– در سالهای اخیر هیچ تیم فوتبالی، چه تیمملی و چه باشگاهی نتوانسته فینال آسیا را تجربه کند، چرا این بلا را سر فینالیست آسیا آوردند؟
برای اینکه ماهیتشان این است که خراب کنند. شاید عمدی هم در کار نیست ولی آدمهای کنندهای نیستند، شاید با این انتخابهایشان آدمهای خوشباوری هستند اما وقتی نگاه میکنیم اینها در زندگی شخصیشان اینجوری نیستند، اتفاقا بسیار منظم، حسابگر و دقیق عمل میکنند و یک ریالشان، ۲ریال میشود. ماشاءا… همه وضعشان خوب است ولی وقتی به ورزش میرسند از کیسه خلیفه میبخشند.
– دلتان از این وضعیت نمیسوزد؟
چه کار میتوانیم بکنیم؟ ناراحتیاش برای ماست. دائم تماس میگیرند که چرا اینجوری شد. میگویند شما دخالت کنید اما ما با چه کسی حرف بزنیم؟ حرف ما را میخوانند؟
– متاسفانه غریبهها کار را به دست گرفتهاند و پرسپولیس به این روز افتاده.
ان شاءا… که درست شود.
– سال گذشته بعد از فوت آقای کاشانی صحبت از این بود که شما رییس هیاتمدیریت باشگاه شوید، چرا آن ماجرا اتفاق نیفتاد؟
۴-۵بار این بحث را مطرح کردند و صحبت شد ولی درهرصورت هم خود من شرایطی دارم که نمیتوانم به این راحتی بیایم و هم آنها شرایطی دارند که طبیعتا من با آنها کنار نمیآیم. من آدم مستقلی هستم، در عین حال که حرف آدمهای منطقی و عاقل را خوب میشنوم اما حرفهایی را که غیرضروری و غیرتخصصی باشد، گوش نمیکنم. هر چیزی بگویند من نمیپذیریم.
– یکی از اتفاقهایی که این روزها همه را ناراحت کرد، موضوع انتقال شجاع خلیلزاده به الریان بود. بیشتر از رفتنش، نوع جداییاش قابل قبول نبود.
بازیکن حرفهای، عاقل است. نگاه میکند کجا پول بیشتری میگیرد این باشگاه بود که باید قبل از اینکه کار به اینجا بکشد، او را نگه میداشت. یعنی اصلا قبل از لیگ قهرمانان آسیا باید بازیکن را راضی میکرد و با او به توافق میرسید. باشگاه باید متوجه میبود که اینها را فقط با پول میبرند. باید به یک شکلی رضایت اینها را جلب میکردند. مطمئن باشید اگر یک مدیر متخصص، آگاه ورزشی و توانمند بود قراردادی را تنظیم نمیکردند که بازیکن با اراده خودش قراردادش را کنسل کند. قراردادی بسته نمیشد که بازیکن در آن همه کاره باشد. این در هیچ جای دنیا مرسوم نیست. این یعنی ناآگاهی از نحوه قرارداد بستن که برای بازیکن درجه یک، اینقدر راه برای جدایی گذاشته شود.
– با همه این حرفها چقدر به موفقیت پرسپولیس در فینال امید دارید؟
بازی سختی است. بچههای ما در قطر خیلی خوب بازی کردند، ادامه همان مدل کار منتهی به نتیجه مطلوب میشد. یعنی اگر تیم حفظ میشد و چندپاره نمیشد و این اتفاقها نمیافتاد، با آن انرژی و آن پیمانی که بچهها با هم بسته بودند، میتوانستند خوب بازی کنند، حتی اگر در فینال هم میباختند اما طبیعتا بازی خوبی ارائه میکردند. نباید این را بگویم ولی شاکله تیم از هم پاچیده، وضعیت خوبی نیست.
– حالا تا اینجای کار در فینال نه آلکثیر را داریم و نه شجاع را.
کار آلکثیر به کجا کشید؟ لایحه را دادند؟
– بله ظاهرا دادهاند، آیا شما واقعا امیدی به تبرئه این بازیکن دارید؟
قانونا میتوانند رأی را برگردانند.
– اما تیم حقوقی، وکلای حرفهای و کاربلد میخواهد که بعید است در ورزشمان چنین کسانی را داشته باشیم یا لااقل از آنها استفاده کنیم.
بله مساله این است که اینها اینکاره نیستند.