همیشه شنیدهایم که فوتبال مثل زندگی است. زندگی هم همینطور است. همهچیز را حساب میکنی ولی ناگهان یک اتفاق غافلگیرت میکند.
و اما منظور از این حرفها چیست. نگران نباشید. این روضه را نه برای پرسپولیس که برای حریف پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا میخوانیم. مثل اقتصاد است. ممکن است یک نفر با ۱۰۰ میلیارد تومان، با یک حرکت اشتباه یا با رکودی که دست خودش نبوده، سرمایهاش را از دست بدهد ولی دیگری با یک میلیارد تومان هم به سود سرشاری برسد.
چرا اینها را میگوییم. برای اینکه پرسپولیس با یک سرمایه کوچک به جدال سرمایهداری بزرگ میرود. باید همهچیز را ریزبهریز حساب کند و به حسابوکتاب فوتبال کاری نداشته باشد. چون حسابوکتاب فوتبال به نفع ما نیست غیر از آن قسمت اش که غافلگیری، قانون نانوشته فوتبال برای تیمهای سختکوشی است که پتانسیل بالا دارند، ولی فرصت و فضایش را ندارند. بر اساس این قاعده شانس بالایی داریم و قرار نیست به تصور بعضی، روی حوادث فوتبال حساب کنیم.
۲۰۱۷*
نگاهی به گذشته بیندازیم. سال ۲۰۱۷ را میگوییم. از یکجایی به بعد دیگر مدعی بودیم. اصلا خودمان را پای قهرمانی میدیدیم. ناگهان غافلگیر شدیم. حتی اگر کمی بیشتر زمان داشتیم تا روی خودمان مسلط شویم به فینال رفته بودیم. اینطور نبود که به یک مهدی ترابی وابسته باشیم. اما باور خودمان را از دست دادیم. اصلا یک راهکار این است که برای پیروزی باور را از حریف خود بگیرید. کاری که پرسپولیس باید در فینال با نمایش اراده خود با حریف انجام دهد. شاید تجربه آن روز باعث شد تا این بار وقتی آلکثیر محروم شد، خودمان را وا ندهیم.
از اصل مطلب دور نشویم. سال ۲۰۱۷ یکجورهایی دست بالا را داشتیم ولی ناگهان آن اتفاقات روی داد و بهجایی که میخواستیم، نرسیدیم.
ابراهیم فتاحی – خبرنگار: در فوتبال همیشه همهچیز باقاعده دو، دو تا ۴ تا پیش نمیرود. در فوتبال باید حسابوکتاب همهچیز را داشته باشید ولی ممکن است بدون آنکه مقصر باشید، حسابوکتاب از دستتان در برود. ممکن است دلیلش این باشد که طرف مقابل حسابوکتاب بهتری انجام داده باشد.
همیشه شنیدهایم که فوتبال مثل زندگی است. زندگی هم همینطور است. همهچیز را حساب میکنی ولی ناگهان یک اتفاق غافلگیرت میکند.
و اما منظور از این حرفها چیست. نگران نباشید. این روضه را نه برای پرسپولیس که برای حریف پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا میخوانیم. مثل اقتصاد است. ممکن است یک نفر با ۱۰۰ میلیارد تومان، با یک حرکت اشتباه یا با رکودی که دست خودش نبوده، سرمایهاش را از دست بدهد ولی دیگری با یک میلیارد تومان هم به سود سرشاری برسد.
چرا اینها را میگوییم. برای اینکه پرسپولیس با یک سرمایه کوچک به جدال سرمایهداری بزرگ میرود. باید همهچیز را ریزبهریز حساب کند و به حسابوکتاب فوتبال کاری نداشته باشد. چون حسابوکتاب فوتبال به نفع ما نیست غیر از آن قسمت اش که غافلگیری، قانون نانوشته فوتبال برای تیمهای سختکوشی است که پتانسیل بالا دارند، ولی فرصت و فضایش را ندارند. بر اساس این قاعده شانس بالایی داریم و قرار نیست به تصور بعضی، روی حوادث فوتبال حساب کنیم.
۲۰۱۷*
نگاهی به گذشته بیندازیم. سال ۲۰۱۷ را میگوییم. از یکجایی به بعد دیگر مدعی بودیم. اصلا خودمان را پای قهرمانی میدیدیم. ناگهان غافلگیر شدیم. حتی اگر کمی بیشتر زمان داشتیم تا روی خودمان مسلط شویم به فینال رفته بودیم. اینطور نبود که به یک مهدی ترابی وابسته باشیم. اما باور خودمان را از دست دادیم. اصلا یک راهکار این است که برای پیروزی باور را از حریف خود بگیرید. کاری که پرسپولیس باید در فینال با نمایش اراده خود با حریف انجام دهد. شاید تجربه آن روز باعث شد تا این بار وقتی آلکثیر محروم شد، خودمان را وا ندهیم.
از اصل مطلب دور نشویم. سال ۲۰۱۷ یکجورهایی دست بالا را داشتیم ولی ناگهان آن اتفاقات روی داد و بهجایی که میخواستیم، نرسیدیم.
حالا به سال ۲۰۱۸ برویم. همان سالی که با خودمان میگفتیم، فقط از مرحله گروهی بالا برویم. پرسپولیس محروم از جذب بازیکن که بازیکنانی را هم از دست داده بود با فرمولها و باورهای معمول فوتبال، نباید آن نتایج را میگرفت. به عبارتی دست پایینتر را داشتیم، اما چه شد؟ به فینال رفتیم.
بازی با الدحیل را به یاد میآورید؟ بازی با السد را چهطور؟ در کدامیک از این بازیها دست بالاتر را داشتیم؟ در هیچکدام! اما حریفان را یکی پس از دیگری از دور خارج کردیم. همان فینال را هم میگرفتیم اگر از همین خودی در ایران توی کار ما نمیگذاشتند.
حالا سری به سال ۲۰۱۹ بزنیم. اصلا شک نداشتیم که از مرحله گروهی بالا خواهیم رفت. تیمی که به فینال آسیا رفته بود، تقویت هم شده بود. تردید برای این بود که با توجه به شناخت ایجادشده نسبت به سرخپوشان، آیا بار دیگر در نیمهنهایی خواهد بود تا از آنجا برای فینال و قهرمانی خیز برداریم.
چه فکر میکردیم و چه شد؟ درحالیکه مطمئن بودیم میتوانیم بهتر از سال قبلتر باشیم، همهچیز وارونه شد. البته از داوریهای مساله دار نمیگذریم که به نظر پروژهای بود برای بالا نرفتن پرسپولیس ولی به هر حال این هم یکی از آن تغییرهایی است که حسابوکتابها را به هم میریزد. برای ما را که به هم زد و از معدود دفعاتی بود که پرسپولیس حتی از مرحله گروهی صعود نکرد.
حالا به ۲۰۲۰ بیاییم. فصلی که عجیبوغریب بر ما گذشت. بدون تعارف هر اتفاقی که لازم بود یک تیم فرو بریزد روی ما اجرا شد. برانکو رفت و بعد هم نوبت به رفتن کالدرون رسید. چگونه در چنان فضایی میشد انتظار داشت که در لیگ قهرمانان، راه بهجایی برد. یحیی گلمحمدی میآید. در لیگ خوب عمل میکند و امیدها زنده میشود، اما به طرز عجیب و غیرقابل توضیحی شاهد بودیم که پرسپولیس باوجود بازی محتاطانه برابر رقبای داخلی، در مصاف با حریفان آسیایی خود با تفکراتی مثل مالکیت بازی، مسابقه داد و نتیجه مطلوبی نگرفت.
به نظر آن ۲ بازی تجربه خوبی بود و یحیی هم روش خود را عوض کرد. در بازیهای متمرکز، ورق برگشت درحالیکه دیگر نه علیپوری بود و نه مهدی ترابی.
یحیی کلی بازیکن جدید در ترکیب اصلی داشت که با هم بازی رسمی انجام نداده بودند. معلوم بود که کمتر کسی، شانسی برای پرسپولیس قائل بود ولی آنها بازی به بازی با خلق شگفتی پیش رفتند و هیچکس و هیچچیز جلودارشان نشد تا اینکه به فینال رسیدیم.
مساله این است که در تمام این مثالها همیشه حسابوکتابها با نتایجی که رقم خورده است سازگار نبود. هرگاه احساس کردیم اوضاع و احوال مناسبی نداریم، غافلگیر شدیم و هرگاه خیلی به خودمان اطمینان داشتیم نیز همچنین. شاید دلیلش این باشد که در شرایط سخت هوشیارتر هستیم و فشار و استرس کمتر. هوشیاری و اسیر فشار نبودن از فاکتورهای اصلی برای تمرکز و رسیدن به سطح بالاتری از آمادگی است.
پرسپولیس مشکل و کمبود دارد. پرسپولیس نمیتواند از همه آن چیزی که دارد هم استفاده کند ولی یک چیزهایی هم دارد که خیلی در حسابوکتابها نمیآید. پس امیدوار پیش میرویم. قرار نیست خودمان را تخریب کنیم. نباید انرژی را برای جنگ با یکدیگر صرف کنیم. پرسپولیس به همه همه پرسپولیس نیاز دارد.