ماهها زمان برای رسیدن به بندهای مدنظر فدراسیون جهانی و گرفتن تأییدیه از فیفا سپری شد و درنهایت فیفا اساسنامه را با تغییرات عمدهای به تایید رساند. چیزی که حتی در ظاهر مورد تاکید فیفا قرار گرفته بود، بسته شدن راه دخالت سیاسیون در انتخابات فدراسیون فوتبال و مسدودسازی راه سیاست در فوتبال بود؛ هرچند که سابقه تصمیمات در همین نهاد فیفا نشان میدهد تا چه حد سیاست بر این نهاد بینالمللی تأثیرگذار است.
به هر شکل، بعد از تایید اساسنامه و بر اساس مصوبه روز ۱۷ آذر هیات رییسه فدراسیون فوتبال و مطابق با ماده ۲۷ اساسنامه، مجمع عمومی برای انتخاب پستهای هیات رییسه روز یکشنبه ۱۰ اسفند در تهران برگزار خواهد شد و در همین رابطه طی هفتههای آینده فرآیند نامنویسی از نامزدهای تصدی سمت ریاست، نواب رییس و هیات رییسه اعلام خواهد شد و پس از آن نیز پروسه دریافت مدارک و تایید صلاحیتها انجام میشود. البته موضوعی که در اساسنامه جدید به آن اشارهای نشده اما قطعا در انتخابات پیش رو موردتوجه مسوولان دولتی قرار خواهد گرفت، مساله بازنشستههاست. قوانین دولتی این اجازه را به مدیران بازنشسته نمیدهد که برای ورود مجدد به مدیریت در ورزش اقدام کنند. هرچند که همچنان بین فوتبال و دولت این نزاع وجود دارد که فوتبال یک نهاد غیردولتی است و این قانون کشوری شامل حال این رشته نمیشود و باید دید بعد از تصویب اساسنامه فدراسیون از سوی فیفا، حالا چه تصمیماتی در مورد موضوع بازنشستهها اتخاذ خواهد شد.
***
در انتخابات پیشرو، اعضای هیات رییسه از ۹ به ۱۱ نفر افزایشیافته و اعضای مجمع و صاحبان رای هم اضافهشدهاند. با توجه به نامنویسی سال گذشته از نامزدها، انتظار میرود امسال هم حبیب کاشانی، حیدر بهاروند، مهدی محمدنبی، حسینعلی قریب، هدایت ممبینی، شهابالدین عزیزی خادم و … برای تصدی صندلی ریاست پیشقدم شوند و انتخابات داغی به جریان بیفتد. با اساسنامه جدید شرایط برای شرکت در انتخابات آسانتر از قبل شده است. قبلا برای حضور در انتخابات به ۱۰ سال سابقه مدیریت نیاز بود که اکنون به ۴ سال رسیده است و حتی اگر فرد ۴ سال سابقه مدیریتی هم نداشته باشد، ۴ سال بازی کردن، سابقه سرپرستی و یا مربیگری در لیگ برتر همان شرایط را مهیا میکند. در واقع فیفا اساسنامه را بهگونهای تغییر داده که آدمهای فوتبالی شانس بیشتری برای حضور در انتخابات و رای آوردن داشته باشند و با قوانین جدید راه برای ورود متخصصها بیشتر از گذشته باز است.
در ۴ سال سابقه مدیریت در حقیقت ۴ سال سابقه فوتبالی بکگراند مهمی است که با این تغییر، خیلیها میتوانند وارد فضای انتخابات شده و موضوع سابقه مدیریت دیگر پروژه سختی نیست.
از سوی دیگر، قبلا هرکسی که میخواست وارد انتخابات شود به ۱۰ امضا احتیاج داشت. امضاهایی که باید از اعضای مجمع برای ورود به انتخابات گرفته میشد. پیش از این ۷۵ عضو مجمع داشتیم و در بهترین شرایط ۷ نفر میتوانستند همزمان وارد انتخابات شوند ولی در این دوره تعداد اعضای مجمع به ۸۹ نفر رسیده و تعداد امضاهای لازم هم به ۵ کاهشیافته است.
براین اساس تعداد نامزدها به ۱۷ نفر میتواند افزایش پیدا کند. یعنی ۱۷ نفر همزمان میتوانند از مجمع امضا بگیرند و وارد انتخابات شوند؛ ولی انتظار میرود با توجه به بررسی شرایط و صلاحیتها و همچنین عدم امکان حضور بازنشستهها و ضوابط قانونی مربوط به آن و سوءپیشینه که باید لحاظ شود، تعداد کاندیدای ریاست بیش از ۵ یا ۶ نفر نشود و یا به عبارتی کمتر از ۱۰ نفر وارد انتخابات شوند در این میآنهم قطعا بیشتر از ۴-۳ گزینه جدی هم نخواهیم داشت.
***
افرادی که از آنها بهصورت جدی برای حضور در انتخابات نامبرده میشود را حبیب کاشانی، مصطفی آجورلو، شهاب الدین عزیزی خادم، حیدر بهاروند سرپرست فعلی که در مورد بازنشسته بودن او بحثهای جدی وجود دارد؛ تشکیل میدهند.
شایعات و اخباری در مورد ممنوعیت ورود اعضای فعلی هیات رییسه وجود دارد و دلیل آنهم موضوعات مربوط به قرارداد ننگین با مارک ویلموتس است که همچنان اعضای هیات رییسه از اتهامات مبری نشدهاند و گفته میشود به آنها اجازه ثبتنام داده نمیشود. اینها ابهاماتی است که بعدا مشخص خواهد شد.
از گزینههای دیگری که چون کیومرث هاشمی، قریب مدیرعامل سابق استقلال و خود سعید آذری مدیرعامل فعلی فولاد و سابق ذوبآهن و زنوزی مالک تراکتورسازی هم بهعنوان گزینه یاد میشود، زنوزی گفته علاقمند به حضور در انتخابات است، درحالی که علیرضا منصوریان بعد از اخراجش از این تیم گفته است: «اگر مالک تراکتورسازی رییس فدراسیون شود پرسپولیس و استقلال را به حتم سلاخی خواهد کرد.»
صحبت از ثبتنام صوفی رییس هیات فوتبال همدان هم هست، البته همه این نامها ابتدا باید تایید صلاحیتشان را بگیرند. گمانه زنی در مورد بعضی بازیکنان سابق تیم ملی چون علی دایی و علی کریمی هم است که البته هنوز چیزی به شکل رسمی از سوی آنها اعلامنشده و باید دید چقدر این گمانهها شکل جدی پیدا میکند.
با این اوصاف انتظار میرود در انتخابات پیش روی فوتبال رقابت ۳ جریان را شاهد باشیم. جریان اول خود وزارت ورزش و دولت است که همیشه گزینه خود را در انتخابات داشته و در دوره گذشته مهدی تاج گزینه دولت بود و از آن طریق وارد انتخابات شد. جریان دوم میشود جریان حاکم بر فدراسیون فوتبال که قطعا مهدی تاج رییس سابق هنوز هم در معادلات تأثیرگذار است. بهاروند و طالقانی در معادلات جریان دوم انتخابات، مهرههای پررنگی هستند.
جریان سوم جریان مستقل فوتبالیها هستند که هم از شرایط فعلی فوتبال ناراحت و ناراضیاند و علاقمند به تحول در فوتبال هستند و هم اینکه از دخالت وزارت ورزش و دولت در فوتبال گلایه دارند.
باید دید چه کسانی از این ۳ جریان درنهایت اجازه ورود در انتخابات را خواهند گرفت و در آخر تاج و تخت تاج، به چه کسی خواهد رسید.
کفه سنگین جریان سوم در مجمع ۱۰ اسفند

پیروزی نیوز - بعد از استعفای غیرقابل پیشبینی مهدی تاج، قرار بود خیلی زود جانشین او مشخص شود و روز ۲۵ اسفند برای تشکیل مجمع اعلام شد که با مخالفت فیفا و ایرادات اساسی که به اساسنامه گرفت، انتخابات در روزهای ابتدایی شیوع گسترده کرونا در کشورمان، به انجام نرسید.
مطالب مشابه
درباره نویسنده
sahar darabpour مشاهده تمام مطالب