این افراد که در ۴ سال گذشته ناکامان بزرگ فوتبال ایران نامگرفتهاند به شکل خندهداری با اعلام اینکه تمام موفقیتهای اخیر پرسپولیس به خاطر حمایت وزیر ورزش از این تیم است به شکلی عجیب بر ناکامیهای خود سرپوش گذاشتند.
حالا سوال اینجاست که اگر واقعا وزیر ورزش پرسپولیسی بوده باشد و به خاطر حمایتهای او پرسپولیس ۴ قهرمانی پیاپی در لیگ و ۷ جام داخلی به دست آورده باشد، پس تکلیف موفقیتهای آسیایی پرسپولیس در چهار سال گذشته چه میشود؟ آیا در آسیا هم مثلا شیخ سلمان یا afc پرسپولیسی هستند که پرسپولیس در ۴ سال گذشته دو بار فینال لیگ قهرمانان آسیا رسیده و دو نایبقهرمانی به دست آورده. اگر اینطور است و مثلا در آسیا هم نیرو یا شخصی از پرسپولیس حمایت میکند چرا پرسپولیس بعد از ۲ بار رسیدن به فینال دستش به جام نرسیده؟ همین یک مثال کافی است تا پی ببریم که اسم رمز وزیر پرسپولیسی یک توجیه خنده دار و بچگانه برای تمام ناکامیهای تیمها، مدیرانی و مربیانی است که در این سالها هیچچیزی به دست نیاوردند. مثلا شخصی مثل امیر قلعهنویی که یکی از سردمداران این مساله است در ۶،۷ سال گذشته چه افتخاری به دست آورده؟ اگر واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم حتی خود آنهایی که این موضوعی را مطرح میکنند، می دانند که حرف شان خندهدار است و می دانند چیزی که میگویند برای کنترل ذهن هواداران کم سن و سال و البته احساسی آنها هست تا بتوانند هرسال یک بهانهای برای ناکامی مطلق خودشان داشته باشند.
الان میخواهیم فقط چند قیاس ساده در خصوص وضعیت پرسپولیس و استقلال در زمان مسعود سلطانی فر در وزارت ورزش بکنیم.
در چند سال گذشته علیاکبر طاهری و حمیدرضا گرشاسبی حداقل ازنظر نتیجهگیری جزو مدیران موفق به پرسپولیس بودند اما هر ۲ مدیر توسط سلطانی فر و به خاطر اختلافات شخصی از کار برکنار میشوند آنهم در شرایطی که اگر حمایت از سوی وزیر وجود داشت چه دلیلی وجود داشته ۲ مدیر موفق به پرسپولیس را از کار بردارد.
مثال دوم؛ الان ماهها هست که پرسپولیس هیات مدیره کاملی ندارد و حتی چندین ماه و در حساس ترین مقاطع با سرپرست اداره شد اما در طرف مقابل میبینیم که استقلال نه تنها هیات مدیره کاملی دارد، که حتی اعضای هیات مدیره این باشگاه کاملاً متمول هستند و از جیب خودشان برای استقلال هزینه می کنند. این در شرایطی است که همین الان هیات مدیره پرسپولیس ۳ نفره است و هیچکدام عضو اقتصادی نیستند و هیچ درآمدزایی نداشتند. خب سلطانی فر چطور وزیر پرسپولیسی است که برای تیم محبوبش ماههاست هیات مدیره انتخاب نکرده و در یک سال گذشته ۳ مدیر انتخاب کرده که ۲ نفر آنها یعنی رسول پناه و سمیعی هیچ سابقهای در فوتبال نداشتند؟
مساله بعدی بحث جدایی تقریباً همزمان استراماچونی و کالدرون از استقلال و پرسپولیس است. پس از جدایی خود خواسته استراماچونی از استقلال تمام ارکان وزارت ورزش و جوانان از وزیر ورزش تا معاونان او به گواه صحبتها و اظهارنظرهای خودشان تمام تلاش خود را انجام دادند تا استراماچونی به ایران برگردد. حتی کار بهجایی رسید که مازیار ناظمی که مسوول روابط عمومی وزارت ورزش بود عملا به سخنگوی باشگاه استقلال در این پرونده تبدیل شده بود و خیلی تلاش کرد که سرمربی ایتالیایی به تهران برگردد. حالا این مساله را با جدایی کالدرون مقایسه کنید که وقتی او از پرسپولیس جدا شد هیچ کدام از مقامات وزارت ورزش کوچکترین تلاشی برای بازگشت او انجام ندادند آنهم در شرایطی که تیم کالدرون صدر جدول مسابقات بود و استقلال را هم با استراماچونی برده بود اگر وزیر ورزش پرسپولیسی بود چطور هیچ تلاشی برای بازگشت کالدرون را انجام داد.
مورد بعدی را میشود در بازیکنان خارجی که در زمان مسعود سلطانی فر به پرسپولیس و استقلال آمدن مقایسه کرد. در این چند سال بالای ۱۲ بازیکن خارجی در پستهای مختلف به استقلال آمدند که اکثرا با قیمتهای نجومی قرارداد بستند اما در طرف مقابل تعداد خارجیهای پرسپولیس بسیار کمتر از رقیب مستقیم خود بوده. اگر وزیر ورزش پرسپولیس بوده چطور شرایط جذب بازیکن خارجی برای استقلال بهتر بوده.
چرا راه دور برویم؟ همین الان پرسپولیس بهترین بازیکن خود یعنی بشار رسن عراقی را به خاطر مشکل مالی از دست داد و او به قطر رفت اما در طرف مقابل استقلال بدون هیچ دغدغه مالی شیخ دیاباته را با چند ۱۰ میلیارد تومان در تهران نگه میدارد و از آن طرف هم میلیچ که بازیکن بسیار گران قیمتی است را حفظ میکند. پس این وزیر پرسپولیسی است که اجازه میدهد استقلال ستارههای خارجی خود را حفظ کند ولی بشار بهعنوان ستاره خارجی پرسپولیس از این تیم جدا میشود و رادوشوویچ چند مدتهاست که مشکل مالی دارد؟
اگر همین چند مثال ساده را کنار هم بگذاریم و بخواهیم عقلانی و منطقی به این مساله نگاه کنیم متوجه میشویم که مساله وزیر پرسپولیسی جوکی بیش نیست، یک جوک و لطیفه بیمزه که از طرف ناکامان چند سال اخیر فوتبال ایران برای پوشش ناکام ناکامیهای خود مطرح شده است.