بار قبل این اقبال را داشت که ۲ قهرمانی لیگ ایران را با پرطرفدارترین و پرافتخارترین تیم ایران به نام خود ثبت کند. اولین پوکر در فوتبال ایران و حالا هواداران از گلات سخن میگویند. گفتنش البته آسان است. باید در میان معرکه بود تا فهمید بیرون کشیدن جام از دل آتش، آن هم آتش حسد دیگران، چه دشواریهایی دارد.
مهدی ترابی، هنگام رفتن، هیچ کاری بر خلاف قرارداد نکرد. من میگویم حتی کاری خارج از عادت ایرانی نکرد ولی این به معنای آن نیست که آنچه انجام داد خارج از عرف قابل قبول هواداران هم نبود. او نه برای ۸۰ میلیون تومان که برای ۳۵۰ هزار دلار، به آن شکل جدا شد. کاری که شاید بسیاری از منتقدانش برای خیلی کمتر از آن خیلی بدترش را هم انجام میدادند ولی بعد از همه اینها، باز باید گفت، هوادار توقع چنین رفتنی را نداشت.
*هوادار ماجرا را چگونه میبیند؟
همه حرفها را که بزنیم در نهایت میرسیم به این نقطه که هوادرا ماجرا را چگونه میبیند. چه درباره نحوه جدایی و چه درباره تاثیر آن. واقعیت این است که در این ماجرا حداقل نباید تقصیر خود پرسپولیس و مدیران را به گردن بازیکن انداخت. از سوی دیگر هوادار با فینالی روبروست که مهیا شده بود تا پرسپولیس از آن جام قهرمانی بیاورد ولی گویا هر اتفاقی افتاد تا این اتفاق نیفتد. یک سهمی هم برای ترابی قائل است.
رفتن ترابی، علیپور و خلیل زاده در کنار لغو بازی با ذوبآهن، محرومیت عیسی آلکثیر و امیری و پهلوان و ۲۰ روز دور ماندن تیم از شرایط مسابقه، مسایل تعیین کننده در این امر بودند. البته شکی نیست که رفتن ترابی و علیپور به قدر آن عوامل دیگر تاثیر گذار نبود ولی به هر حال تاثیر خودش را در نگاه هوادار داشت. همه این ها وجود دارد ولی در نهایت ماجرا از نظر هوادار پرسپولیس این گونه است که احساسات خود را بر منافع پرسپولیس ارجح نمیداند. حداقل اکثریت بازخوردها که این نظر را تایید میکند. حتی عصبانیترینها اگر در صفحات خود در شبکههای اجتماعی واکنش منفی به رفتار گذشته ترابی را دوباره نشان دادهاند در نهایت از حضورش استقبال کردند.
در واقع هوادار همیشه اینگونه بود که منافع پرسپولیس را در نظریه و فلسفهای که دارد، ارجح بر احساست خود میداند. آن چه متغیر است تحلیلی است که هواداران نسبت به شرایط دارند و گاهی خیلی بیشتر از آنچه بر میل خودشان باشد را به نفع تیم میدانند. این فرایند تا حد زیادی متکی به میزان اعتمادی است که آنها نسبت به سرمربی باشگاه، مدیریت یا هر دوی آنها دارند. تا همین چند سال قبل شاهد بودیم که حتی بسیاری هواداران حتی احترام به هوادار را معادل تامین نظراتش میدانستند بدون توجه به این که کلی نظرات متفاوت هم وجود داشت.
*دعایی که ترابی باید به جان برانکو بکند
تا همین چند سال قبل، هواداران بسیاری بودند که حتی بعد از اثبات تواناییها از سوی برانکو بر سر هر تصمیمی با وی کشتی میگرفتند. زمان برد تا این که رنگ تحلیلها تغییر کرد. به همین دلیل است که اگر امروز تمام نفرات تیم پرسپولیس هم تغییر کند باز پرسپولیس و یحیی گلمحمدی از میراث و برکت حضور برانکو بهره مند هستند. حتی مهدی ترابی هم باید دعا به جان برانکو کند اگر امروز هوادار پرسپولیس به این تحلیل رسیده است که نفع پرسپولیس در نظر سرمربی تیم است و نه احساسات جریحهدار شدهاش.
*زخمی که باید ترمیم شود
ترابی باید بداند تازه در شروع این مسیر است. کار او از جهاتی سختتر از زمانی است که بازی در پرسپولیس بزرگ و پر از فشار را تجربه کرد. او باید این روحهای آزرده و احساسات جریحهدار شده را ترمیم کند. میگویند بند که پاره میشود اگر دوباره وصل شود باید از جایی که پاره شد گره بخورد و این یعنی نزدیکتر شدن ۲ سر آن. چنین اتفاقی در رابطه ترابی و هواداران پرسپولیس در این دوره و زمانه و در این جامعه ملتهب، کار بسیار بسیار سختی است، اما نشدنی نیست. هوادار پرسپولیس، همان است که مهدی هاشمینسب را هیچگاه نمیبخشد ولی برای علی انصاریان، آغوش میگشاید. بستگی به خود طرف دارد.
یک نفر مثل وحید امیری هم برایش جان کَند. روزی که آمد خیلی صادقانه به هواداران گفت: «اجازه بدهید که جبران کنم» هنوز هم یک جوری در زمین میدود که اگر ۱۰ دقیقه فقط او را دنبال کنی، روی مبل به نفس نفس میافتی.
*قرارداد طولانی مدت، به دور از ذهن و واقعیت
مهدی ترابی دیروز بالاخره بعد از حدود یک ماه اما و اگر قرارداد جدید خود با پرسپولیس را منعقد کرد. قراردادی که یک فصل و نیم به طول میانجامد. بعضی البته شاکی بودند که چرا این زمان طولانیتر نیست. سوالی از سر تعصب ولی شاید بدون توجه به واقعیتهای فوتبال، آن هم در ایران. در پایان این قرارداد ترابی ۲۸ ساله خواهد بود و شاید آخرین فرصت برای یک خیز دیگر جهت لژیونر شدن و شاید این بار جایی بهتر از قطر. یک فصل و نیم دیگر در این فوتبال معلوم نیست نرخ برابری دلار با ریال چه قدر است؟ تورم چگونه است؟ مدیر و حتی سرمربی پرسپولیس چه کسی است؟ و موارد دیگری از این دست. پس توقع بیش از این، پیش از این هم دور از ذهن بود.
*ترابی بدون قید و شرط جدایی
تنها ایدهآل این بود که این بار هر قراردادی که بسته میشود حداقل شرط جدایی در ازای پرداخت مبلغ یا درصد مشخص نداشته باشد. قراردادی نباشد که برای شروع فصل بعد و در نیم فصل آینده، تن و بدن پرسپولیس و هوادار را بلرزاند. نبودن چنین بندی در قرارداد، قطعا موفقیت مضاعف برای مدیران پرسپولیس بود، هر چند طبیعی است که بسیاری کنجکاو باشند بدانند که این توفیق در ازای چه رقمی برای اصل قرارداد و آپشنها محقق شده است. البته در آن زمان این سوال مطرح میشود مثلا اگر چنان بندی وجود داشت، آن ارقام کمتر میشد؟
البته شکی نیست که بدون وجود بند جدایی، ترابی و مدیربرنامهاش در قراردادن بندهای فسخ در ارتباط با اجرای مسایل مالی سخت گبری کرده باشند و حالا بعد از ماجرای ترابی و خلیلزاده میدانیم که باید روی این موارد حساسیت زیادی داشت.
*ترابی بدون باج ۱۵۰ هزار دلاری آمد
در این جا یک یادآوری هم لازم است. ماجرایی که چندی پیش به راه افتاد. ۲ مدیربرنامهای که در ماجرای ترابی خودشان را جلو انداخته بودند و به اسم این که یکی از مدیران باشگاه قطری پول طلب کرده است به دنبال این بودند که از سفره خالی پرسپولیس، ۱۵۰ هزار دلاری بردارند. یکی از آنها با تجربه تر بود و خود از این ماجرا کنار کشید ولی یکی از آنها مصرانه به دنبال این هدف بود. حتی این طرف و آنطرف باشگاه پرسپولیس را متهم به رفتار غیر حرفهای میکرد که میگفت باید همه چیز از مجاری قانونی انجام شود!!
این امر باعث شد در فضای مجازی فشارهایی بر باشگاه وارد شود ولی باشگاه با هوشیاری و با توجه به ارتباط با ترابی و اطلاع از روند امور در باشگاه مزبور، تسلیم فشارها نشد تا این پول بی دلیل از خزانه پرسپولیس خارج نشود.
روزنامه پرسپولیس (پیروزی سابق) پیروزی البته در زمان خود مفصل به این موضوع پرداخت و در مسیر حمایت از پرسپولیس و مقابله با باج خواهیها متحمل فشارهایی شد ولی صحت آن موضوع امروز معلوم شده است.