در بین آنها مهمترین نام، حیدر بهاروند، سرپرست فعلی فدراسیون و رییس سازمان لیگ فوتبال بود که خطخوردنش با واکنشهای مثبت و البته اعتراضی هم همراه شد. از یک سو در شبکه۵ خط خوردن بهاروند را اتفاق خوب این روزهای فوتبال عنوان میکنند اما در شبکه۳، تایید صلاحیت نشدنش را با احتمال بازگشت روی آنتن میبرند. یا یک سایت ورزشی که شرایط بازگشت او را بررسی میکند و خبر از احتمال تایید صلاحیتش میدهد.
تلاشهایی مبهم برای فراهم کردن فرصت حضور مدیری که مدتهاست نقش کلیدیاش در حواشی و ناکامیهای فوتبال ایران داشته است. البته با تکاپوی خود بهاروند برای حمایت شدن از سوی افراد خارج از چهارچوب قانونی و راهاندازی یک پویش حمایتی هم همراه بوده است. تا جایی که از شکایت سرپرست فعلی به فیفا هم خبر رسید اما با انتشار یک بیانیه، بهاروند خواستار تعطیلی این کمپین شد و خط بطلانی بر شکایت به فیفا کشید تا در نهایت تصور کنیم که پرونده تلاش او برای بازگشت و تایید صلاحیت بسته شده و پایانی خواهد بود ذوق خدمتی که همیشه داشته است! یا شاید راضی شدنش به ماندن در همان پستی که تا پیش از این داشته یعنی سازمان لیگ یا نشستن روی صندلی دبیرکلی که میتواند با ریختن رایهای حاصل از رایزنیهایش طی مدت اخیر به سبد کاندیدایی خاص صورت بگیرد.
سوار بر موج بازگشت احتمالی
اواخر هفته گذشته بود که نزدیکان بهاروند با تشکیل گروهی در تلگرام و راهاندازی پویش به حمایت از او پرداختند تا با تحت فشار قرار دادن مجلس و وزارت ورزش او را به انتخابات بازگردانند. در این بین بعضی سایتهای خبری و یکی از برنامههای فوتبالی صداوسیما موج سواری عجیبی به راه انداختند و خبر قطعی رد صلاحیت او را همراه با احتمال بازگشتش مطرح میکردند. هر چند سرپرست فدراسیون هم از قافله بازگشت عقب نماند و درخواست دوبارهای را برای بررسی مجدد ارائه کرد تا جایی که خبر از شکایت او به فیفا هم شنیده میشود. در این باره دکتر حسن غفاری، عضو کمیته انتقالی فدراسیون فوتبال ایجاد پویش و دیگر اقدامات برای اعتراض به رد صلاحیت در انتخابات فدراسیون را دهنکجی به نهادهای قضایی و نظارتی و زیر سوال بردن انتخابات عنوان کرد و گفت «اجازه دهید خون جدیدی وارد فدراسیون شود. یکسری مدیر فوتبالیتر و سلامتتر کار کنند. مدیران آینده هر قدر هم بد باشند، به اندازه مدیران فعلی بد نخواهند بود. مدیران فدراسیون و اعضای هیات رییسه در پرونده مارک ویلموتس تا به حال هیچ یک از اشتباه خود را نپذیرفتهاند و معذرت خواهی هم نکردهاند.» البته امیر عابدینی، رییس سابق فدراسیون فوتبال هم اقدام بهاروند برای شکایت فیفا که ممکن است به تعلیق فوتبال بیانجامد را رد کرد و گفت «بهاروند را میشناسم؛ مطمئنم او کاری نمیکند که فوتبال تعلیق شود. او آنقدر به حفظ فوتبال اعتقاد دارد که فدراسیون ما را به فیفا نمیفروشد!»
افق جدید با انصراف بهاروند!
هر چه هست تا همین دیروز و قبل از بیانیه، بهاروند به دنبال بازنگری در رای بود و نشان داد که قصد عقبنشینی از تداوم حضورش در راس فدراسیون را ندارد؛ چه به واسطه پویشی که برایش راه افتاد یا با فشار افرادی خارج نهادهای ذیربط که بتوانند فرصت حضورش در انتخابات ۱۰ اسفند را فراهم کنند. اما او شنبه شب گذشته با انتشار بیانیهای ضمن تشکر از حامیان خود، خواستار تعطیلی پویش تلگرامی شد و از متن بیانیهاش به این مفهوم رسیدیم که بالاخره تابع قوانین کشور برای عدم حضور در راس فدراسیون فوتبال شده است. در بخشی از بیانیه بهاروند آمده است «استدعا دارم به جهت جلوگیری از فضاسازی کاذب ضد انقلاب و بهرهبرداری سوء دشمنان قسمخورده این مرز و بوم این کمپین را تعطیل کنند. بیشک، هدف همه ما تعالی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ذیل عنایات پروردگار متعال و توجهات حضرت ولیعصر(عج) و در پرتو منویات مقام عظمای ولایت بوده و امید دارم فوتبال کشور در افق جدید مسیر تعالی را بیش از پیش طی کند.» هر چند که بعضی شنیدهها حاکی از تداوم تلاشهای بهاروند و مذاکره برای بازگشت و دلیل تعطیلی کانال حمایتی هم به توهینهایی مربوط میشود که نسبت به علی کریمی منتشر شد.
با بهاروند خصومتی نیست!
قطعا در بودن و نبودن بهاروند خصومت شخصی وجود ندارد و تمام آن ماحصل کارنامهای است که از خود به جای گذاشته. نکته هم اینجاست که چرا او اینقدر مشتاق بازگشت به خدمت است و شاید هم تلاش میکند در گستردگی فضای فعالیت فوتبال همچنان فرصتی برای حضور داشته باشد و بهعنوان یکی از ارکان غیرانتخابی فدراسیون فوتبال دوباره حضورش را در فدراسیون رقم بزند! در این باره او میتواند همچنان رییس سازمان لیگ باقی بماند یا حتی به عنوان دبیر کل هم انتخاب شود، پس بعید نیست که بهاروند تمام آرایی که طی این مدت جمع کرده را به سبد یک کاندیدای خاص بریزد و در نهایت همان جایگاه گذشته یا جایگاهی دیگر را به خود اختصاص دهد.
او که سالهاست بازنشستگیاش به تقابلی عجیبی با قانون بدل شده و بیشتر از هر کسی مقابل قانون منع به کارگیری بازنشستهها ایستادگی کرد. هر چند ماحصل این مقاومت نه در سازمان لیگ و نه حضور یک سال و اندیاش در سرپرستی، کارنامه قابل حمایتی را رقم نزد. بهاروند یکی از مدیران تاثیرگذار فدراسیون ورشکسته و میراث به جامانده از «مهدی تاج» طی چند سال گذشته است که حتی نتوانست قدمی برای ارتقای جایگاه فوتبال یا حد اقل توقف مسیر رو به عقب فدراسیون بردارد.
روز شنبه امیر عابدینی در گفتوگویی به حمایت از بهاروند پرداخته و عنوان کرده بود «کارنامه هیات رییسه فدراسیون مهدی تاج قابل دفاع نیست ولی بهاروند در همان دوره سازمان لیگ را درست جمع کرد. با گرفتارهایی که وجود داشت، بهاروند سازمان لیگ را خوب اداره کرد.» عجیب است که عابدینی در حالی مدعی جمع و جور شدن رقابتهای لیگ میشود که بدترین فینال جامحذفی در همین دوره بهاروند و در دیدار داماش و پرسپولیس رخ داد. همان زمان کمیته اخلاق، حیدر بهاروند را بهعنوان رییس سازمان لیگ دو سال محروم کرد اما در نهایت محرومیتش با حمایت مجموعه فدراسیون در کمیته استیناف رد شد و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. برنامهریزیهای عجیب لیگ بیستم در فصل جاری هم صدای همه تیمها را درآورده و نکته عجیب آن کوتاه آمدن سازمان لیگ تحت ریاست بهاروند در مقابل خواستههای نامعقول بعضی تیمهاست که به بروز بحرانهای عجیبی دامن میزند.
پول تبلیغات محیطی کجا رفت؟
بررسی تنها چند دستاورد مدیریت بهاروند نشان میدهد که او مدیر مقبول فوتبال برای به دست گرفتن این سکان هدایت نیست. مشکلات داوری و چالشهایش دستاورد همان انتصاب و انتخابهایی است که بهاروند در راس کمیته داوران رقم زده. هفتهای نیست که چند تیم از اشتباهات داوری متضرر نشوند و در سوی مقابل داوران هم معترض نبود و کمبود تجهیزات و دستمزدهای کمشان هستند. سازمان لیگ تحت مدیریت بهاروند طی دو فصل ۱۸ و ۱۹ مبلغ کلانی را از تبلیغات محیطی کسب کرده که به گواه مستندات بخش قابل توجهی از این مبالغ وصول و به حساب سازمان واریز شده است اما تا همین امروز هیچ اعلام رسمی از درآمدهای این حوزه و هزینهکرد آن در حوزههای صورت نگرفته است. سهم باشگاهها به عنوان سهامداران اصلی درآمدهای سازمان لیگ مشخص نیست و دریافتی قابل توجهی هم نداشتهاند. بر اساس شواهد موجود اقدامی هم برای تجهیز زیرساختهای فوتبال انجام نشده و بهاروند هیچ زمانی خود را ملزم به توضیح در این باره نکرده که مبالغ هنگفت حاصل از تبلیغات محیطی ۲ فصل اخیر صرف چه اموری شده است. در این میان اگر جیب فدراسیون و سازمان لیگ را هم یکی بدانیم، بهاروند نه تنها در خرید تجهیزات داوری خساست به خرج داده که حتی نتوانست اقدامی برای ورود VAR به ایران انجام دهد. او پیش از آغاز فصل بیستم عنوان کرد «در فصل جدید فوتبال کشور یکی از الزامات VAR است و با تصویب هیات رییسه هر استادیومی که VAR نداشته باشد نمیتواند میزبان باشد.» حالا یک نیم فصل از لیگ بیستم میگذرد اما میزبانیها بدون کمک داور ویدئویی انجام میشود، به لطف مدیریت ضعیف در فدراسیون و سازمان لیگ، تیمها برای هم چاقو از رو بستهاند و کتککاری و فحاشی به جزو لاینفک بعضی دیدارها بدل شده است.